“شبکه قدرت دولتی از منظر فلسفه سیاسی اسلامی”(جلسه دوم)+خلاصه بحث

یکصد ونوزدهمین جلسه گروه علمی فلسفه سیاسی با موضوع “شبکه قدرت دولتی از منظر فلسفه سیاسی اسلامی”(جلسه دوم) با حضور اعضاء محترم گروه سه شنبه ۱۱ خرداد ۱۴۰۰ ساعت ۲۱ به صورت مجازی برگزار شد.

خلاصه مباحث مطرح شده به شرح زیر است:

اخیراً تفسیری به زبان انگلیسی تدوین‌شده و به زبان فارسی در حال ترجمه است. در تشریح  اینکه آیا این بحث فقهی است و چرا در گروه کلام مطرح می شود:

می‌توان گفت که ما چند هدف در این بحث داریم یکی این‌که برخی از نام کتاب “تفسیر معاصرانه ” یا محتوای آن ممکن است بی‌خبر باشند و ما این اطلاع رسانی را درمورد مباحث کلامی و تفسیری  آن انجام می دهیم، نکته دوم آن که نویسنده خود اذعان می‌کنند که این تفسیر نگاه کلامی، فقهی ، عرفانی و غیره دارد. نکته بعد درمورد نویسندگان آنست و نیز این‌که افراد غیرمتخصص ابراز نظر کرده‌اند که کار اشتباهی است و باید کار را به اهل آن سپرد خصوصا که در بحث‌های اختلافی بین مذاهب اسلامی هم وارد شده‌اند ، مساله بعد  تغافل یا عدم دقت لازم در کار سر ویراستاران این کتاب است که مباحث مهم اختلافی را نتوانستند به‌درستی ارائه کنند، مسئله بعد این‌که بحث تازه‌ای در مورد عبادت مطرح شده که نماد بدعت است و بدعت هم از دغدغه‌های متکلمان بوده‌است، بحث آمین گفتن بعد از حمد را یک بدعت می‌دانیم و متکلم هم کار کلامی انجام می‌دهند با همین نگاه علمی نسبت‌به منابع و تفاسیری که در میان مسلمانان است باید بررسی شود ، به عبارت دیگر اگر مبنای تعبدی بودن اموری مثل نماز مورد توجه است و در واقع  تعبدی و  توقیفی بودن نماز و عدم راه داشتن تغییر در آن مشخص است ، پس ایجاد تغییرات و بدعت ، جایگاه ورود بحث کلامی است.

بحث تامین یعنی( آمین گفتن در نماز پس‌از حمد) مطالب مفصلی را می‌طلبد ما این‌جا تمام بحث را بیان نمی‌کنیم بلکه برخی دیدگاه‌های مهم را به‌عنوان تذکر ذکر می‌کنیم. جلد دوم این تفسیر معاصرانه هم اکنون چاپ شده است.

محقق و مترجم این کتاب (آقای انشاء الله رحمتی) این نام را برای کتاب آورده است(تفسیر معاصرانه)

 

 

ولی به گفته مترجم، عنوان انگلیسی کتاب «the study Quran» و

عنوان فرعی‌اش «A new translation and commentary» است. اما عنوانی که نویسندگان انتخاب کرده‌اند، تعبیری است که در خود زبان انگلیسی هم چندان معمول نیست؛  و هدف آن بوده‌است که ما بدون غرق شدن در مدرنیته و افتادن در دام خطاهای آن، بتوانیم تفسیری جدید و معاصرانه  داشته باشیم. خود ان شاء الله رحمتی در این مورد چنین می گوید:

(   نگاه نویسندگان تفسیر حاضر، کاملا سنتی و ملتزمانه و متعبدانه به وحی قرآن است و تفاوتشان با نگاه سنتی، این است که در نگاه سنتی، ممکن است توجه معرفتی به دنیای مدرن وجود نداشته باشد، ولی در جای جای این تفسیر، این توجه وجود دارد که چه تحولاتی در دنیای ما اتفاق افتاده و سعی کرده‌اند مخاطبان خود را به‌درستی شناسایی کنند. مخاطبان این تفسیر کسانی هستند که با دنیای مدرن، با فلسفه‌های مدرن، با ایدئولوژی‌های مدرن، با علم مدرن آشنا هستند؛ لذا به گونه‌ای در این تفسیر سخن می‌گویند یا هم ‌سخن می‌گویند و هم گزینش می‌کنند که از مدار عقل خارج نشوند. البته عقلی که مبنا قرار می‌دهند، لزوماً عقل مدرن نیست، بلکه آن عقلی است که اصطلاحاً می‌توان گفت «فطرت عقل». چه در مباحثی که مربوط به عقل نظری می‌شود و چه در مباحثی که مربوط به عقل عملی هست، سعی وافر می‌شود که بحثها بر مدار عقلانیت مطرح بشود؛ چه عقلانیت نظری و چه عقلانیت عملی. و حتی ممکن است در جاهایی ببینیم مواجهه آنها، مواجهۀ سلبی است؛ به این معنا که اساساً متعرض خیلی از بحثها نمی‌شوند، در صورتی که ممکن است در تفسیرهای سنتی به دلیل نشناختن دنیای مدرن، به این نکته توجه نشود و به یک معنا اجازه بدهند که دنیای مدرن زمین بازی را برای آنها تعیین بکند! برای مثال ممکن است ما امروزه فکر کنیم که خوب، اگر قرآن معجزه جاویدان است، یکی از وجوه اعجاز قرآن، اعجاز علمی آن است. اگر بخواهیم امروز از اعجاز علمی قرآن دفاع کنیم، طبعاً باید بگوییم که قرآن در قیاس با پیشرفت‌ها و تحولات علمی جدید، یک متن پیشرو است؛ یعنی آنچه بعداً عالمان علم تجربی کشف کرده‌اند، قرآن از آن خبر داده است. این خیلی جذاب است که بتوانیم نشان دهیم که قرآن، قرنها پیشتر از علوم تجربی حرکت می‌کرده است؛ ولی کسی که این آگاهی را نسبت به دنیای مدرن دارد و ماهیت علم مدرن را می‌شناسد، تاریخ و فلسفه علم را مطالعه کرده، می‌بیند آن چیزی که تحت عنوان نظریات علمی مطرح هستند، به لحاظ فلسفی، در بهترین حالت، اعتبار معرفتی‌شان در حد «ظن» است. ظن هم به معنی باوری است که ما شواهد و قرائنی در تأییدش داریم، ولی هیچ وقت نمی‌‌توانیم آن را قطعی بدانیم  ).

جلد اول شامل حمد و بقره و آل‌عمران است بر اساس اطلاعات خود کتاب برای آن نویسندگان و سرویراستاری وحود دارد که این سرویراستار آقای سید حسین نصر دانشمند ایرانی است استاد ممتاز مطالعات اسلامی دانشگاه جرج واشنگتن است در مقدمه این کتاب سید حسین نصر می‌گوید که یکی از انتشارات آمریکا از وی درخواست کرد که ما چون قبلاً انجیل را با تفاسیر مختلف چاپ کردیم شما هم کتابی شبیه‌به آن در مورد قرآن بنویسید و ما هم نویسندگان را دعوت کردیم بنابراین مجموعه نویسندگان مختلف در این کتاب شرکت کردند و  خود سیدحسین نصر هم  شخصیت بین‌المللی در مسئله دینی و عرفانی و غیره است.

برخی از دیگر نویسندگان را ذکر می کنیم؛ مانند ماریا مسی دکاکه متخصص در زمینه تشیع، قرآن کریم ، گفتگوی ادیان  و … است.

نویسنده دیگر جوزف ای بی لومبارد، استادیار دانشگاه آمریکایی شارجه است.

شخص دیگر محمد رستُم دانشیار یکی از دانشگاه‌هاست.

سید حسین نصر می‌گوید من از افراد مختلف و متخصص بهره بردم .

منابعی که از آن در این تفسیر بهره برده شده عبارت است از کتب قدمای تفسیر یعنی ۴۰ کتاب تفسیری که ۳۵ تفسیر از کتب اهل‌سنت و ۵ کتاب تفسیر شیعی استفاده شده‌است این تفاسیر بر اساس قرن‌های مختلف عبارت‌اند از:

تفاسیر قرن دوم: افرادی مانند مقاتل بن سلیمان

قرن سوم: سهل بن‌عبدالله تستری

قرن چهارم: طبری ، ماتریدی

قرن پنجم: واحدی، شیخ طوسی، ابن الجوزی، ابن‌عربی

قرن ششم : ابوالفتوح رازی، میبدی، اندلسی، طبرسی، بغوی، زمخشری

قرن هفتم: قرطبی، بیضاوی، فخرالدین رازی

قرن هشتم: نیشابوری ، نسفی، کلبی ابن کثیر،  جلال‌الدین المحلی

قرن دهم: سیوطی

قرن یازدهم: ملاصدرا، فیض

قرن دوازدهم : شوکانی، روح البیان

قرن سیزدهم: آلوسی

قرن چهاردهم ابن عاشور

قرن پانزدهم :علامه طباطبایی.

این‌ها برخی از منابع تفسیری در هر قرن است که مورد استفاده این تفسیر معاصرانه بوده‌است بنابراین در برخی از قرون از تفاسیر شیعی استفاده‌نشده است ، در صفحه ۱۲۱ جلد اول این تفسیر که پایان تفسیر سوره حمد است نصف صفحه در تأمین ( آمین گفتن ) سخن گفته‌شده که محور بحث ماست. در این قسمت مجموعاً چند جمله مطرح‌شده که بیان می‌شود و فقط از ابن‌کثیر در قرن هشتم و قرطبی در قرن ۷ نقل شده‌است و از تفاسیر دیگر مطلبی آمده نقل نشده بیشتر هم از قرطبی نقل گردیده است.

متن برخی از جملات کتاب در این بحث به این شکل است:

فقره  اول: بر طبق حدیثی از رسول خدا (صلی الله علیه و آله)  وقتی امام جماعت می‌گوید غیر المغضوب علیهم و لا الضالین، شما بگویید آمین ، چون اگر آمین گفتن آدمی با آمین گفتن فرشتگان منطبق شود گناهان گذشته فرد مورد مغفرت واقع خواهد شد :من وافق تأمینه تأمین الملائکه غفر له و موقوف لله هو ماتقدم : تفسیر القرآن العظیم جلد ۱ صفحه ۵۸   ( البته این نکته را باید توجه کرد بیشتر نقل‌های این روایت از ابوهریره و سفیان ثوری است که اینها و  دیگر راویان تامین، ضعیف هستند.

فقره دوم: به نقل از قرطبی آمده‌است که در میان مسلمانان اهل‌سنت معروف است بعد از فاتحه و نیز پس از لحظه‌ای سکوت آمین می‌گویند این سکوت برای آنست که لفظ آمین از قرآن منفک شود.

فقره سوم : آمین گفتن را واجب ندانسته‌اند ولی گفته اند پیامبر انجام داده و عالمان اهل‌سنت قویاً بر آن تاکید داشته‌اند (البته این جمله تأکید عالمان اهل‌سنت در تفسیر ابن‌کثیر نیست و این یکی از اشکالات وارده بر این فقره کتاب تفسیر معاصران است ).

فقره چهارم : برخی معتقدند باید آن را با صدای بلند گفت و درعین‌حال برخی می‌گویند زیر لب ادا شود .

فقره ۵ از قرطبی و ابن کثیر نقل شده‌است که بسیاری آمین را به این معنا گفته‌اند که خدایا اجابت کن آن را : اللهم استجب لنا

فقره ۶  برخی می‌گویند آمین یکی از اسمای الهی است فقره ۷ : برخی هم آمین را مثل کذلک (چنین باد ) معنا می‌کنند .

فقره ۸:   معنای اخیر (چنین باد) نزدیک‌ترین معنا به مفهوم عبری آن است به‌معنای تأیید مطالب قبلی.

نقدهای استاد رضانژاد بر سخن نویسندگان ،سرویراستار و مترجم:

نویسندگان این تفسیر در این بخش به تفاسیر متقدم توجه نکرده اند چه متقدمان بر قرطبی و ابن کثیر و چه متأخران آن‌ها بلکه فقط از تفسیرهای قرن ۷ و ۸ نقل کرده‌است.

در این بحث تامین که مسئله مهم اختلافی شیعه و اهل‌سنت در موضوع عبادت است اصلا به این اختلاف توجه نشده‌است و تبیین نگردیده با وجود این‌که سیدحسین نصر شیعه است ولی توجه به آن نشده‌است.

محقق و مترجم کتاب  به فارسی: ان‌شاءالله رحمتی و ویراستار فارسی آن مصطفی ملکیان است ولی این‌ها هم به مسئله اختلافی تامین حتی در حد پاورقی هم نپرداختند

در این کتاب از ۳۵ کتاب تفسیری استفاده‌شده از اهل‌سنت و ۵ کتاب شیعی، عجیب است از  سرویراستار شیعی یا محققان که این‌گونه منابع را محدود و محصور کرده اند.

اگر بنا بود این تفسیر از مسلمانان باشد جای داشت از اسماعیلیه ، اباضیه و … کتاب‌هایی انتخاب می‌شد که مسمای اسم آن یعنی :قرآن شناخت به معنای واقعی و علمی محقق شود.

مطالب درمورد تأمین فقط از قرطبی قرن ۷ و  ابن‌کثیر قرن ۸ با یکصد سال اختلاف زمانی نقل‌شده و خصوصا اینکه ابن‌کثیر متأثر از ابن‌تیمیه است جا داشت نویسندگان از مطالب و منابع دیگر هم استفاده می کردند؛  به‌عنوان نمونه از منابعی که در این بحث می‌تواند مورد توجه باشد مرحوم شیخ الطائفه محمد بن‌حسن طوسی  یکی از بزرگان شیعه  است که در این موضوع مطالب مختلفی دارد ولی در این کتاب تفسیر معاصرانه از آن بیان‌نشده است.

شیخ طوسی در تبیان به بحث تامین پرداخت حتی قرطبی و ابن‌کثیر هم از نظرات شیخ طوسی در قرون بعد استفاده و یاد نکرده‌اند که البته آنها شیعی نبوده اند اما ویراستار کتاب تفسیر معاصرانه که شیعه ایرانی است چرا به این منابع توجه ننموده است؟

شیخ طوسی گفته است: لا یجوز عندنا ان  یقول قارئ عند خاتمه الحمد آمین فان قال ذالک فی الصلاه متعمدا بطلت صلاته لانه کلام لا یتعلق بالصلاه و لانه لا یستقل بنفسه و انما یفید اذا کان تامینا علی ما تقدم و متی قصد بما تقدم الدعاء لم یکن تالیا للقرأن فتبطل صلاته…

در ادامه ذکر فروض، شیخ طوسی گفته است اگر هم قصد هر دو  باشد( یعنی دعا و تلاوت )این ممکن نیست که دو  معنای واحد در یک لفظ هم‌زمان اراده شود البته برخی این اراده را مجاز می دانند و من هم از آن گروه هم که قصد و اراده دو معنا را از لفظ واحد  مجاز می دانم ولی در این‌جا جایز نیست چون روایت در این  مورد داریم که جایز نیست.

نکاتی نکات کلی در نقد آمین گفتن بعد از نماز:

آمین گفتن بدین‌صورت در زمان پیامبر مرسوم نبوده‌است و روایاتی هم از اهل‌سنت داریم که در میان جمعی از صحابه، شیوه نماز پیامبر ، گفته و  تبیین شده است اما در این تبیین‌، اسمی از آمین گفتن و  تکتف نیامده است،  روایات مختلفی داریم که این تامین از ابوهریره و سفیان ثوری ذکر می‌شود که نوعاً متهم به تدلیس هستند به قول سیوطی در ” تدریب الراوی ” جلد  ۱ ص ۲۵۹ این‌ها نوعی از تدلیس انجام می‌دهند که کاملاً ناپسند و مردود است.

در سنن ابن داود و بیهقی و غیره  روایات مختلفی آمده‌است که فردی در میان ۱۰ نفر از اصحاب پیامبر شیوه نماز خواندن پیامبر مطرح کرد و خبری از تکتف و تامین در نوع نمازخواندن حضرت رسول صلی الله علیه و آله به میان نیامده‌است.

نظرات اساتید حاضر در جلسه:

استاد خزائلی: درمورد کتب  اهل سنت می توان گفت  با تحقیق کامل بیان نکرده‌است و گزینشی عمل شده ولی در مورد شیعه گزینشی عمل نشده‌است چون هر کدام را انتخاب می کرد درواقع تأمین را قبول نداشت و همه ۱ نظر مشترک دارند.

استاد اسحاقیان: شاید سید حسین نصر به‌عنوان مستشرق ، حالت نگاه بی‌طرفانه داشته‌است و نظرات شیعی را نمی خواسته القا کند ضمن آنکه رسالت کتاب بیان نظر و دیدگاه و  مخالف کردن شیعه نبوده‌است و فقط نظر  اهل‌سنت که آن تامین را قبول دارند بیان کرده‌است و این کتاب شبیه همان کتاب قبلی یعنی انجیل و تفسیرها باید نوشته می‌شده‌است که نظری به رد و قبول اقوال مختلف نداشته‌است.

استاد رضانژاد: اگر به گفته سرویراستار توجه کنیم مشخص می شود بی طرفی مطرح نیست: در صفحه ۲۸ این کتاب در مقدمه آمده‌است نویسندگان بر آرمان وحدت اسلامی کاملاً متفق هستند ولی آراء اختلافی را از جهت حق‌طلبی پرداختند ولی سعی کردند حقیقت روشن شود و داوری صحیح انجام گردد و بر وحدت بین ادیان و داوری بین عقاید به شیوه عادلانه معتقد هستند.

استاد شهسواری: سیدحسین نصر این کار را به نویسندگان سپرده تنها خود او نبوده‌است اکثر آن‌ها متخصص علوم قرآن نیستند این افراد چون تخصص علوم قرآنی و مباحث خاص را ندارند دچار مشکلاتی شدند ، نکته دیگر اینکه  که اساساً جایگاه این تفسیر معاصرانه و وزن آن چقدر است آیا این‌قدر اهمیت دارد و مدنظر است که چنین بر منابع و مطالب آن حساس باشیم؟

 

استاد رضانژاد : سیدحسین نصر در یکی از صفحات می‌گوید اگر ما  با این طرح(نگارش کتاب تفسیری) موافقت نمی‌کردم طرح متوقف می‌شد و احساس کردم اینجا یک  تکلیف الهی دارم و  البته با همه شرط کردیم   که این کار مسلمانانه باشد و نباید سیر کار آن  بر مبنای مستشرقان غیرمعتقد به قرآن قرار بگیرد که قرآن را کلام خدا و راستین نمی دانند و البته در عین حال شرط کردم تا در انتخاب ویراستاران و نویسندگان محدودیت جغرافیایی و ملی و مذهبی نباشد و آن‌ها هم پذیرفتند.