“بازخورد دولت”(جلسه سوم) در جلسه گروه علمی فلسفه سیاسی+خلاصه بحث

یکصد و سی وسومین جلسه گروه فلسفه سیاسی با موضوع “بازخورد دولت”(جلسه سوم) باحضور اعضاء محترم گروه سه شنبه ۲۱ دی ۱۴۰۰ ساعت ۲۰ به صورت مجازی برگزار شد.

خلاصه مباحث مطرح شده به شرح زیر است:

حجت الاسلام دکتر نجف لک زایی:

در خصوص بحث دولت از منظر فلسفه سیاسی اسلامی محورهای هشت گانه مورد توجه بوده است:

  • تعریف دولت از منظر فلسفه سیاسی اسلامی؛
  • عناصر کلیدی و اقتضایی دولت اسلامی؛
  • مرزهای دولت اسلامی؛
  • شبکه قدرت در دولت؛
  • مرکز تصمیم گیری دولت؛
  • قلمرو گستره وظایف، ‌اختیارات و تکالیف دولت؛
  • جریان و فرایند قدرت؛
  • بازخورد دولت.

تاکنون هفت محور بحث شده است و در محور هشتم نیز چند جلسه برگزار و امشب جلسه جمع بندی خواهد بود. منظور از باز خورد، باز خورد منفی است و آنکه، با توجه به دولت حاکم یا سیستم سیاسی، آیا باز خورد پذیرفته می‌شود؟ مثلاً سیستم دولت (قوه مقننه، قوه مجریه و قوه قضائیه) تصمیمی می‌گیرند و اقدامی را انجام می دهند، نسبت به اقدام و عمل انجام شده مردم یک موقع باز خورد مثبتی دارند و تعریف و تمجید دارند و همه از باز خورد مثبت خوششان می‌آید، اما منظور ما بازخورد منفی است که اگر از عملکرد حکمرانان ناراضی بودند آیا می‌توانند سؤال خود را بپرسند یا مطرح کنند یا خیر؟ دستگاه سیاسی باید پاسخگو باشد یا خیر؟ این سؤالات را از منظر فلسفه سیاسی اسلامی باید بررسی کنیم. فلسفه سیاسی بر مدینه فاضله تاکید دارد. اگر امت فاضله احساس کرد که یک حکمران بر اساس فضیلت رفتار نمی‌کند و از قدرت سوء استفاده می‌کند، آیا در اینجا فیلسوفان نسبت به این تغییر رفتار از فاضله به فاسقه تجویزی دارند یا خیر؟ در نظریه‌های غربی می‌گویند اگر مردم مشارکت ‌کنند، می توانند بازخورد منفی داشته باشند لذا بخش مشارکت انتقادی است.

ما براساس فلسفه سیاسی اسلامی معتقدیم چون محور در دولت فضیلت محوری است، فرد وظیفه خود می‌داند که در مورد فساد و فسق قیام کند و این لازمه فضیلت محوری دولت است و این ظرفیت در بازخورد منفی در فلسفه سیاسی ما هست.

در شواهدالربوبیه در اشراق چهارم صفحه ۳۶۵ و ۳۶۶ در خصوص رابطه شریعت و سیاست مباحث خوبی برای بحث بازخورد مطرح شده است.

در اشراق سوم هم نسبت به بازخورد‌هایی که جنبه خشونت آمیز دارد، مواردی ذکر شده است. ملاصدرا در بحث غایت و نهایت، بحث بازخورد را با عبارت‌های صریحی بیان کرده است که اگر سیاست از شریعت اطاعت کند عقل حاکم می‌شود و احساس تابع عقل است، اما اگر سیاست از شریعت اطاعت نکند، احساس حاکم می‌شود و شهرت حاکم می‌شود و فرمانروایان عقل را کنار می‌گذارند و اگر حاکمان در اجرای قانون اهمال کنند و همه تلاش خود را در مادیات بگذارند و نه در معنویات، و جزء اشراف که عقل است، نادیده گرفته شود، در اینجا خدای متعال در برابر اینها می‌ایستد و بازخورد از سوی خدای متعالی است، از این جهت و در این مورد افراد هم می توانند بازخورد داشته باشند. این مورد در اینجا به عنوان یک نظریه فلسفه سیاسی مطرح شده است.

دکتر مرتضی یوسفی راد:

رویکرد فلسفه سیاسی اسلامی و رویکرد فلاسفه اسلامی حقانیت دولت را بر اساس فضیلت و عقل عملی می‌دانند و عقل عملی ملاکاتی را برای حقانیت تجویز می‌کند. لذا هر چه که بر اساس حکمت باشد و هر چه مبتنی بر عقل و وحی باشد آن را تجویز می‌کند. نسبت به مشروعیت معتقدند مشروعیت دولت آن است که سیاست‌ها بر اساس حکمت باشد، سیاست باید در مسیر سعادت دنیوی و اخروی باشد و بکارگیری افراد نیز باید مبتنی بر فن و تخصص باشد. سیاست‌های دولت باید حکیمانه، عدالت محورانه، توام با کرامت مردم و اتخاذ سیاست مشارکت طلبانه باشد. در این صورت علاوه بر مشروعیت، مقبولیت و همراهی هم با دولت است.

اگر دولت هم مشروع باشد، هم مقبول و هم کارآمد، مردم دلیلی بر مخالفت ندارند، اما اگر اقدام و عمل دولت بر اساس مشارکت همگانی نباشد، عدالت محور و حکیمانه نباشد، در این صورت چون مبتنی بر عقل و عدالت و حکمت نیست و حکومت فضیلت محور نیست، به دلالت التزامی عقل حکم می‌کند که این حکومت ساقط شود.

حجت الاسلام دکتر محمد علی سوادی:

مباحثی که تاکنون صورت گرفته اظهارات اساتید براساس مطالعات و یا برداشت های خود است که شاید نتواند بصورت یک نظریه در اختیار کارگزاران نظام قرار گیرد، اگر بخواهد بحث دولت در قالب یک نظریه مطرح شود و کاربردی باشد، باید کار بیشتری صورت گیرد، چرا که نظریه ساختار خودش را دارد، اگر شاکله نظریه مشخص شود می تواند در قالب نظریه‌ای که کارآمد و مفید است بیان شود.

حجت الاسلام دکتر علی رضاییان:

در خصوص بازخورد(feedback) یک موقع نسبت به اصل نظام صحبت می‌کنیم و یک موقع نسبت به اجزای نظام، مثلاً نسبت به مشروعیت نظام سیاسی اگر خواسته باشیم باز خورد داشته باشیم با مشروعیت نسبت به سیستم اجرایی، قضایی، تقنینی و … متفاوت است که هر کدام را در بستر خاص خودش مطرح می‌کنیم، نسبت به اجرا هم همین فرایند مطرح است. سوال این است آیا نسبت به کل نظام می‌توان بازخورد بگیریم؟ و یا اینکه فقط نسبت به بخش‌ها و اجزای مختلف دولت می توانیم بازخورد بگیریم. چنانچه به اهداف و غایات توجه داشته باشیم نسبت به اصلاح ساختار می توانیم نسبت به آن توجه جدی و ویژه داشته باشیم. این بازخورد بر اساس اهداف و غایات است، پس نسبت به غایات بازخورد صورت می‌گیرد.

نکته دیگر اینکه اگر بازخورد اتفاق افتاد، ضمانت اجرایی شدن این بازخورد‌ها چه می‌باشد؟ ضمانت اجرا چیست؟ چگونه باید بازخوردها اجرایی شود و اگر اجرایی نشد، چه اتفاقی می افتد؟

دکتر شریف لک زایی:

ملاصدرا در رساله کسر اصنام الجاهلیه جریانی را بیان می‌کند و تعابیری که در آنجا دارد، اگر به زبان روز بخواهیم بگوییم این است که باید یک پایگاه اجتماعی و یک جریان قدرت اجتماعی در مقابل قدرت سیاسی ایجاد کنیم، تا قدرت سیاسی نتواند مردم را صید کند و مردم باید پایگاهی داشته باشند تا اگر ظلمی صورت می‌گیرد مقاومت داشته باشند. ملاصدرا بدنبال شکل گیری قدرت اجتماعی در عرض قدرت سیاسی است. البته این زمانی مطرح است که این مرزبندی قدرت اجتماعی و قدرت سیاسی وجود دارد. اما امروز با توجه به تغییر فضاهای سیاسی آیا امکان طرح این مرزبندی وجود دارد یا خیر؟ آیا می‌توان شرایطی را فراهم کرد که از حوزه اجتماعی مردم دفاع کرد؟ البته با توجه به همین بحث ملاصدرا و با استفاده از الگوی امام خمینی در ده سال حکومت می‌توان برای بحث بازخورد استفاده کرد.