یکصد و هشتاد و نهمین جلسه گروه عرفان با موضوع “بررسی یکسانانگاری «خدعه» در بیانات بایزید بسطامی و «مایا» در اوپانیشاد شوتاشوتره؛”با ارائه آقای دکتر محمدهادی توکلی چهارشنبه ۱۰ آذر۱۴۰۰ ساعت ۱۹(حضوری ومجازی) در مجمع عالی حکمت اسلامی برگزار شد.
خلاصه مباحث مطرح شده به شرح زیر است:
زینر با این پیشفرض که اسلام فی نفسه بهسبب فقدان عناصر عرفانی، نمیتواند مولد نظامی عرفانی باشد، و با این پندار که فنا یا وحدت وجود در عرفان اسلامی، مربوط به ورود آموزههای مکتب فلسفی ودانته، به جهان اسلام است، بیانات بایزید را محمل مناسبی برای تأیید دیدگاههای خویش یافته و سعی بسیار در ایجاد مطابقت میان فقراتی از گفتههای وی با عبارات اوپانیشادها نموده است. معراجنامه کوتاهی از بایزید که سراج آن را در کتاب اللمع ذکر کرده، یکی از شواهدیست که زینر در خصوص ادعای خود مطرح کرده است. زینر میان تعبیر بایزید به «خدعه» بودن آنچه که در سفر معراجی خود دیده، و «مایا» بودن عالم در اوپانیشاد شوتاشوتره مطابقت یافته و او را واداشته که برای برخی دیگر از مفاهیمی که بایزید در معراجنامه خود ذکر کرده، معادل مناسبی در اوپانیشادها و بهگودگیتا –که ودانته عمدتا بر اساس آنها پیریزی شده است- بیابد.
آنچه زینر در اثبات مطابقت خدعه در معراجنامه بایزید با مایا در اوپانیشاد شوتاشوتره بیان داشته از چهار جهت قابل اشکال است؛
(۱). منع اطلاق مایا بر معنای خدعه و توهم در اوپانیشاد شوتاشوتره، که چنین اطلاقی مورد انکار برخی از اندیشمندان هندی قرار گرفته است.
(۲) و (۳). رد ادعای عدم استعمال خدعه در خصوص دنیا توسط دیگر عرفا و اثبات خاستگاه اسلامی خدعه در بیان بایزید بر اساس رد معنای مورد زینر از خدعه و ارائه معنای صحیح از آن که عبارت است از امر غافل کننده از خداوند.
(۴). منع مطابقت معنای مایا در ودانته شانکره با خدعه در بیان بایزید، بر این اساس که مایای مورد نظر شانکره معنایی معرفتشناسانه در خصوص فقدان مطابق خارجی برای امور ادراکی دارد در حالی که خدعه مورد نظر بایزید صرفاً معنایی روانشناسانه دارد و تنها بر مشهودات او در سفر معراجیاش، و نه بر همه مخلوقات، از حیث ایجاد غفلت از خداوند اطلاق شده است.
ایرادات یاد شده نظریه زینر در خصوص تأثیر آموزههای اوپانیشادی، خصوصاً ودانته شانکره، بر معراجنامه بایزید را کنار مینهند.