هشتاد و هفتمین جلسه گروه علمی فلسفه اخلاق برگزار شد
هشتاد و هفتمین جلسه گروه علمی فلسفه اخلاق با موضوع “نقش فرا اخلاق در اخلاق کاربردی” با ارائه “حجت الاسلام والمسلمین محمدی پیرو” و با حضور اعضاء محترم گروه یکشنبه ۲۰ فروردین ۹۶ ساعت ۲۰:۳۰ در مجمع عالی حکمت اسلامی برگزار شد.
خلاصه مباحث مطرح شده بدین شرح می باشد:
چکیده
فرااخلاق از چند جهت با اخلاق کاربردی مرتبط است: (۱) وجود تزاحمات اخلاقی؛ (۲) امکان ارائه راه حل برای این تزاحمات؛ (۳) فرااخلاق به واسطه تأثیرگذاری در اخلاق هنجاری در اخلاق کاربردی نیز مؤثر است. چرا که اخلاق هنجاری حلقه میانی آن دو است؛ (۴) اخلاقی بودن منوط به داشتن اصول اخلاقی است. دستیابی به اصول جامع و شامل نیز منوط به انتخاب مبنایی صحیح در فرااخلاق است؛ (۵) منطقاً باید در موقعیتهای مشابه، احکام مشابه صادر کرد. اینکه تا چه حد میتوان حکم واحدی برای چنین مواردی داد، در فرااخلاق روشن میشود. اگر قائل به نسبیگرایی شده یا گزارههای اخلاقی از سنخ انشائیات انگاشته شود، ضرورتی در تعمیم آنها وجود ندارد. تعمیمپذیری تنها با مبنای واقعگرایی امکانپذیر است؛ (۶) امکان پیشرفت و تعلیم و تربیت اخلاقی تنها در فرض واقعگرایی و مطلقگرایی قابل توجیه است. چون انتخابها و ترجیحات بدون توجه به اصول، قابل تعلیم نیستند. داشتن اصول نیز در فرض ناواقعگرایی و نسبیگرایی میسر نیست؛ (۷) استدلال اخلاقی زمانی ممکن است که نوعی نظام ارزشی وجود داشته باشد. بنا بر واقعگرایی و مطلقگرایی میتوان به صورت مبرهن از واقعیات، نظام ارزشی متقنی را اثبات کرد؛ (۸) نظاممند شدن اخلاق و امکان تخصص اخلاقی مبتنی بر پذیرش مبنایی صحیح در فرااخلاق است. حل مسائل اخلاق کاربردی در چند گام میسر میشود: اول، جمع بین دو الزام در صورت امکان؛ دوم، رفع تزاحم از طریق لحاظ تمام قیود و شرایط دخیل در موضوع حکم؛ سوم، ترجیح یک طرف تزاحم با تمسک به مرجحات عقلی و شرعی؛ چهارم، حکم به تخییر.
چکیده
فرااخلاق از چند جهت با اخلاق کاربردی مرتبط است: (۱) وجود تزاحمات اخلاقی؛ (۲) امکان ارائه راه حل برای این تزاحمات؛ (۳) فرااخلاق به واسطه تأثیرگذاری در اخلاق هنجاری در اخلاق کاربردی نیز مؤثر است. چرا که اخلاق هنجاری حلقه میانی آن دو است؛ (۴) اخلاقی بودن منوط به داشتن اصول اخلاقی است. دستیابی به اصول جامع و شامل نیز منوط به انتخاب مبنایی صحیح در فرااخلاق است؛ (۵) منطقاً باید در موقعیتهای مشابه، احکام مشابه صادر کرد. اینکه تا چه حد میتوان حکم واحدی برای چنین مواردی داد، در فرااخلاق روشن میشود. اگر قائل به نسبیگرایی شده یا گزارههای اخلاقی از سنخ انشائیات انگاشته شود، ضرورتی در تعمیم آنها وجود ندارد. تعمیمپذیری تنها با مبنای واقعگرایی امکانپذیر است؛ (۶) امکان پیشرفت و تعلیم و تربیت اخلاقی تنها در فرض واقعگرایی و مطلقگرایی قابل توجیه است. چون انتخابها و ترجیحات بدون توجه به اصول، قابل تعلیم نیستند. داشتن اصول نیز در فرض ناواقعگرایی و نسبیگرایی میسر نیست؛ (۷) استدلال اخلاقی زمانی ممکن است که نوعی نظام ارزشی وجود داشته باشد. بنا بر واقعگرایی و مطلقگرایی میتوان به صورت مبرهن از واقعیات، نظام ارزشی متقنی را اثبات کرد؛ (۸) نظاممند شدن اخلاق و امکان تخصص اخلاقی مبتنی بر پذیرش مبنایی صحیح در فرااخلاق است. حل مسائل اخلاق کاربردی در چند گام میسر میشود: اول، جمع بین دو الزام در صورت امکان؛ دوم، رفع تزاحم از طریق لحاظ تمام قیود و شرایط دخیل در موضوع حکم؛ سوم، ترجیح یک طرف تزاحم با تمسک به مرجحات عقلی و شرعی؛ چهارم، حکم به تخییر.