پارادایم های علم سیاست” در پنجاه و دومین جلسه گروه علمی فلسفه سیاسی+خلاصه بحث

پنجاه و دومین جلسه گروه علمی فلسفه سیاسی برگزار شد
پنجاه و دومین جلسه گروه علمی فلسفه سیاسی با موضوع  “پارادایم های علم سیاستبا ارائه “آقای دکتر محمد پزشگی” و با حضور اعضاء محترم گروه چهارشنبه ۱۵ دی ۹۵  ساعت ۱۹:۳۰ درمجمع عالی حکمت اسلامی برگزار شد.

در این جلسه  آقای دکتر محمد پزشکی فرمودند که:
تعریف پارادیم: دستاوردهای علمی است که به طور عمومی پذیرفته شده و برای مدتی مسایل و راه حل‌های الگو را به جامعه‌ای از حرفه‌ای ها ارایه می‌دهد.
چارچوب‌های دیسیپلینی: شاخص‌های آن عبارتند از: تعمیم های نمادین، الگوهای خاص، ارزش‌ها و سر مشق‌ها
تعمیم های نمادین: تعمیم های مزبور در برگیرنده رابطه‌ای ثابت میان طبقه‌ای از پدیده‌ها با طبقه دیگری از آن‌ها می‌باشند. که به صورت قانون فراگیر ارایه می‌گردند. نظریه سیستمی آلموند
الگوهای خاص: هدف از مطالعه علمی سیاست کشف علیت ها یا همبستگی ها میا پدیده‌های سیاسی است به این منظور در پارادایم علمی تبیین علمی به روابط میان متغیر ها فروکاسته می‌شود و سپس روابط علّی یا میزان همبستگی میان متغیر وابسته (معلول) با یک یا چند متغیر مستقل (علت) ارزیابی می شود. رابطه میان هویت حزبی و جمهوری خواهی
ارزش‌ها: ارزش‌های مشترک متعلق به دانشمندان یک پارادیم است. شیوه‌های گوناگون دسته بندی برای این ارزش‌ها وجود دارد اما  کوهن آنها را به سه دسته تقسیم کرده است: ارزش‌های ناظر به پیش بینی، ارزش‌های مربوط به قضاوت در باره نظریه‌ها و دیگر ارزش‌ها.
سرمشق‌ها: دشواره- راه حل‌هایی هستند که برای دانشمندان یک حوزه علمی شناخته شده هستند که از آنها علاوه بر آموزش در حل دشواره‌های جدید یاری گرفته می‌شود.
پارادایم‌های علم سیاست:
الف- پارادایم علمی:  با سه شاخصه تعمیم های نمادین (عام گرایی) ، الگوهای خاص، ارزش‌ها و سر مشق‌ها
ب- پارادایم پیشاعلمی:  پارادایم پیشاعلمی سه ویژگی اصلی دارد: نگاه تاریخی (توصیف) ، برخورد قانونی (قانون به مثابه کلیت زندگی اجتماعی) و بر خورد نهادی ((نگاه عینی و کاربردی و تحت تاثیر شرایط محیطی).
شاهص های این پارادایم عبارتند از: خاص گرایی موضوعی، عدم الگوی خاص (مطالعه عینی و کاربردی)، ارزش‌های محلی ( موضوعی، هنجاری بودن و عملی بودن)؛ سرمشق‌های موردی (ظرفیت پایین برای سرمشق بودگی)
پ- پارادایم پساعلمی:  تعمیم تکوینی (با دامنه محدود به شرایط زمانی و مکانی)، الگوهای مرحله‌ای(روابط مشروط میان پدیده‌ها) ، ارزش‌های زبانی (پیش بینی ناپذیری، عدم قطعیت، بی‌نظمی، فاجعه، مغالطه، معناشکنی، قیاس ناپذیری، تعلیل ناپذیری و …)، سرمش‌های مشروط و مقید.

پرسش اساسی:
جایگاه علمِ سیاستِ برآمده از فلسفه اسلامی در میان سه پارادایم بالا کجاست؟