“چیستی وجود نامحدود در مقایسه با  کم نا محدود، آفت ها و فرصت ها“ در جلسه گروه علمی عرفان + خلاصه بحث

یکصد و چهل و هشتمین جلسه گروه علمی عرفان با موضوع “چیستی وجود نامحدود در مقایسه با  کم نا محدود، آفت ها و فرصت ها با ارائه “حجت الاسلام دکتر روح الله سوری“ و با حضور اعضاء محترم گروه چهارشنبه ۱۳ تیر ۹۷  ساعت ۱۹ در مجمع عالی حکمت اسلامی برگزار شد.

 

خلاصه مباحث مطرح شده بدین شرح می باشد:

«تبیین نامحدود وجودی در مقایسه با نامحدود کمّی؛ آفت­ها و فرصت­ها»[۱]

متکلمین، فلاسفه و عرفا، چه مسلمان چه مسیحی، خداوند را نامحدود می­دانند.[۲] اما در تفسیر و تبیین نامحدود، اختلافات عمیقی دارند. متکلمین خداوند را تنها، نامحدود عدّی و مدّی می­شمارند. اما فلاسفه و عرفا نامحدود شدی را نیز می­افزایند. [۳] دیدگاه متکلمین نادرست و دارای لوازم باطلی است.[۴]

این پژوهش، درپی بازخوانی و بررسی روند دستیابی ذهن، به «وجود نامحدود» است. اینکه ذهن چگونه و در چه فرایندی به مفهوم نامحدود دست می­یابد؟ عبور ذهن از نامحدود کمی، به نامحدود وجودی چه مخاطراتی دارد؟ نقاط اشتراک و امتیاز نامحدود کمی و وجودی چیست؟ کدام مثال­ها تصور دقیق­تری از وجود نامحدود به دست می­دهد؟ وجود نامحدود چه تفسیرهایی دارد؟ بهترین و دقیق­ترین آنها چیست؟

محور بیشتر کج اندیشی­ها و شبهات مخالفین پیرامون وجود نامحدود، تصور کمّی و محسوس از اوست. کمّی سازی وجود نامحدود گاهی روشن و آشکار و گاه پنهان و ناخودآگاه است. بررسی و بازخوانی فرایند دستیابی ذهن به وجود نامحدود، نقاط قوت و ضعف این فرایند را شناسایی و تصویر دقیق آنرا ارائه خواهد داد.

ابعاد و مقادیر، نخستین ادارک ذهن از جهان پیرامون هستند. آنها زوایای کمّیِ اجسام­اند که به ادراک حسی در می­آیند. اجسام پیرامون و ابعاد آنها همگی محدودند. اما ذهن می­تواند با سلبِ فرضیِ این محدودیت، ابعاد نامحدود را به دست دهد. حکمای مشاء معتقدند عالم جسمانی دارای ابعاد محدودی است، اما ادله ایشان چنان­که می­پندارند، استوار نیست. بلکه برهانی بر خلاف مدعای مشاء موجود است که به نحو سبر و تقسیم ثابت می­کند تناهی ابعاد محال است.

نامحدود، مفهومی است که ابتدا از کمیات انتزاع می­شود. اما ذهن با تجرید آن از کمیاتِ محسوس، این مفهوم را برای وجود به کار می­برد. این فرایند از سویی فرصتی برای ذهن است تا با مقایسه وجود نامحدود و مقدار نامحدود، اندکی با حقیقت نامحدود خداوند آشنا گردد. اما در عین حال آفتهایی نیز دارد که بیشتر عوام و برخی اندیشمندان گرفتار آن شده و تصوری نادرست از وجود نامحدود به دست داده است. در این مقام توجه به شیطنت وهم در کمّی سازی معانی مجرد، برای پرهیز از آن ضروری است.

وجود نامحدود چهارگونه تفسیر می­شود: ۱. حسی؛ ۲. ذهنی؛ ۳. تداخل وجودی؛ ۴. وحدت شخصی. تفسیر حسی نوعی سوء برداشت از سخنان حکماست که به تناقض می­انجامد. تفسیر ذهنی ملازم با نفی وجود نامحدود در خارج می­باشد، در حالی­که تفسیر یک مطلب متفرع بر پذیرش اوست.[۶] نظریه تداخل، نیز برهانی بر اثبات خویش اقامه ننموده و به صرف امکان تداخل کفایت می­کند. چنان­که در متن مقاله یادشده امکان آن نیز جایز نیست؛ زیرا به تناقض می­انجامد. بنابراین وحدت شخصی وجود بهترین تفسیر برای وجود نامحدود خدا خواهد بود. برای فهم این حقیقت دو نمونه کره نامحدود و ذهن نامحدود، راه گشاست. اما مثال ذهن نامحدود دقیق­تر است. بر این اساس نامحدود بودن وجود خدا، به معنای یگانگی و فردانیت اوست. و پر کردن همه جایگاه­های وجودی، لازمه این حقیقت است. به دیگر بیان: پر نمودن همه جا از صفات فعل الهی است؛ زیرا فهم آن متوقف بر لحاظ غیر (مخلوق) است. نامحدود بودن خدا معنایی جز فردانیت و صمدیت وجودی ندارد. که لازمه آن پر نمودن همه جاست. این حقیقت در مثال ذهن بی­نهایت به خوبی تبیین می­گردد.

نامحدود کمی و وجودی اشتراکات و امتیازهایی دارند. لذا استفاده از نامحدود کمی برای فهم نامحدود وجودی، فرصت­ها و آسیب­هایی خواهد داشت، که در ذیل اشاره می­گردد:

  1. نامحدود کمی و وجودی، هر دو به معنای سلب حدود هستند. اما اولی حدود مقداری را ندارد و دومی حدود وجودی را. لذا نامحدود کمی می­تواند از جهت وجودی محدود باشد.
  2. حدّ مقداریِ هر چیز، پایان (و به یک معنا برش) آن مقدار است؛ مانند نقطه برای خط، و خط برای سطح؛ زیرا خط فاقد عرض است و تحقق آن به منزله پایان تحقق سطح خواهد بود. سطح برای جسم تعلیمی و آن، برای جسم طبیعی همین گونه­اند. اما حدّ وجودی[۵] چیزی است که حقیقت وجودی، آثار و کمالات آنرا برش می­زند و محدوده وجودی اشیاء و کمالات آنها را مشخص می­سازد.
  3. لازمه سلب حد، برخورداری بیشتر از متن است. لذا آن­چه حدی ندارد، متن نامحدودی خواهد داشت. البته متن، در نامحدود کمی و وجودی متفاوت معنا می­شود.
  4. نمی­توان همه احکام نامحدود کمی را به نامحدود وجودی تسری داد. اما برخی (خودآگاه یا ناخودآگاه) دچار حِس­محوری شده، می­پندارند نامحدود معنایی جز نامحدود کمی ندارد. این رخداد ریشه بسیاری از شبه­ها و کج فهمی­ها درباره نامحدود وجودی است. البته نامحدود کمی نقاط مشترکی با نامحدود وجودی دارد که در فهم آن مفید خواهد بود.
  5. مثال «کره بی­نهایت» روشن کرد تحقق حجم نامحدود، مانع تحقق حجم­های دیگر است. همچنین تصور وجود نامحدود مانع تحقق وجودهای محدود است. لذا:
  6. کره­های دیگر تنها حدود و تعین­هایی در متن کره نامحدودند. چنانکه مخلوقات حدود و تعینات وجود نامحدود هستند.
  7. مثال مذکور ضعف­هایی نیز دارد؛ زیرا حدود و تعینات را در متن وجود متصور می­سازد. اما قول نهایی حکمت متعالیه و عرفان، مخلوقات را برش­­ها و تعینات ظهور وجود (نه خود آن) می­داند.
  8. مثال «ذهن نامحدود» روشن کرد که می­توان بدون بهره­جویی از نمونه­های کمّی، تصوری از نامحدود وجودی به دست داد، که همان فردانیت و صمدیت در وجود است.
  9. این مثال مقام ذات، صادر نخستین و مخلوقات را به خوبی تبیین، و تفاوت آنها را تصویر می­کند. زیرا ذاتِ شخصِ تصور کننده به منزله ذات الهی، ذهن او به منزله صادر نخستین و تصورات ذهنی او به مثابه مخلوقات خواهد بود.
  10. نقطه قوت دیگر إرجاع به علم حضوری و یافتن مسئله در درون نفس است، که تجربه شهود حقیقت را (که اولیاء الهی می­چشند) در مقیاسی کوچک شبیه­سازی می­نماید.
  11. بر اساس این دو مثال: وحدت شخصی وجود بهترین تفسیر برای نامحدود وجودی است و تفاسیر دیگر نقدها و کاستی­هایی دارد.
  12. وحدت شخصی وجود صفت ذات، و پر کردن همه جایگاه­ها، لازمه آن و از صفات فعل می­باشد؛ زیرا بر لحاظ غیر (مخلوق؛ تعین) متوقف است.

 

__________________________________________________________

[۱] تفصیل این بحث در مقاله­ای با عنوان «مقایسه نامحدود وجودی با نامحدود کمی» در مجله علمی پژوهشی جاویدان خرد (شماره ۲۹، تابستان و پاییز ۱۳۹۵) به چاپ رسیده است، و با مراجعه به پایگاه اینترنتی مجله «www.javidankherad.ir» قابل دست­یابی است.

[۲] ژیلسون، «روح فلسفه قرون وسطی»، ص۸۲ ؛ اسپینوزا، «اخلاق»، صص۷-۶ ؛ سهروردی، «مجموعه مصنفات شیخ اشراق»، ج ۲، ص ۱۶۹ ؛ ملاصدرا، «الحکمه المتعالیه فی الاسفار الاربعه العقلیه»، ج ۶، ص ۱۷۵ ؛ محیی­الدین، «الفتوحات المکیه»، ج ۲، ص ۲۱۲.

[۳] ملاصدرا، «الحکمه المتعالیه فی الاسفار الاربعه العقلیه»، ج ۷، ص ۲۴۶.

[۴] جعفریان/ گرجیان، «بررسی مفهوم نامتناهی در کلام و فلسفه اسلامی و اطلاق آن بر خداوند»، مجله حکمت إسراء، بهار ۱۳۹۳، شماره ۱۹، صص ۳۴-۵.

[۵] نگارنده در مقاله­هایی جداگانه به اثبات وجود نامحدود پرداخته است. ر.ک: سوری/ گرجیان، «وجود نامحدود خدا بر مبنای قاعده بسیط الحقیقه»، مجله قبسات، پاییز ۱۳۹۶، شماره ۸۵، صص ۲۵-۶۴ ؛ همو، «بازگشت علیت به تشأن، چالش­ها و پاسخ­ها»، مجله حکمت صدرایی، تابستان ۱۳۹۶، شماره ۱۰.

[۶] اموری که وجود را حدّ می­زنند عبارتند از: ماهیت، معلول بودن، بالقوه بودن و… .