سیری در تطور وجود ذهنی در اندیشه حکماء مسلمان” در یکصد و چهل و هفتمین جلسه گروه علمی معرفت شناسی+خلاصه بحث

یکصد و چهل و هفتمین جلسه گروه علمی معرفت شناسی  برگزار شد
یکصد و چهل و هفتمین جلسه گروه علمی معرفت شناسی  با موضوع ” سیری در تطور وجود ذهنی در اندیشه حکماء مسلمان ” با ارائه آقای دکتر حسام الدین شریفی و با حضور اعضاء محترم گروه شنبه اردیبهشت۹۵ ساعت ۲۱ در مجمع عالی حکمت اسلامی برگزار شد.

در ابتدای این جلسه جناب آقای دکتر حسام الدین شریفی فرمودند که:

تعاریف وجود ذهنی

۱. هنگامی که ماهیت در نفس حاصل می‌شود آثار ماهیت خارجی را ندارد که آن را وجود ذهنی نامند.
۲. صورتی مساوی صورت شیء خارجی است که ماهیت یکسانی دارد ولی در عدد مغایر آن است که در ذات مدرک یا قوه‌ای از قوای ادراکی وی نقش بسته است.
۳. با توجه به مبانی صدرایی، وجود علمی معلوم است که در مرتبه‌ای دیگر از وجود معلوم قرار داشته، معلوم از آن دانسته شده و بر آن قابل حمل و صدق است ولی آثار خارجی وجود معلوم را واجد نیست.
۴. ماهیات موجود در خارج، وجودی در ذهن دارند که آثار ماهیت خارجی از آن صادر نمی‌شود که به آن وجود ذهنی گویند که همان علم ما به ماهیات خارجی است.

نظر فلاسفه یونان و قبل از مسلمانان درباره وجود ذهنی

قبل از آنکه فصل مخصوصی تحت عنوان وجود ذهنی مطرح شود؛ فلاسفه در مباحث مقولات، نفس، عقل و معقول، مباحث علم و ادراک و مسائل مربوط به آن، پیرامون وجود ذهنی بحث می‌کرده‌اند. با توجه به این نکته به بررسی ریشه‌های وجود ذهنی در میان حکمای یونانی و اسلامی می‌پردازیم.
یکی از اختلافات بین سوفسطائیان و حکما این بود که آنها بر خلاف حکما قائل بودند که صورت عین خارجی به ذهن نمی آیند و بین آنها مطابقت کامل بر قرار نیست. در مقابل ایشان، دموکریتوس, سقراط, افلاطون, ارسطو, اپیکوریان و رواقیان به تطابق صورت ذهنی با واقعیت خارجی معتقدند.

وجود ذهنی در میان متکلمان

مشهور آن است که متکلمان منکر وجود ذهنی هستند به دلیل آن که علم را اضافه به شیء خارجی می‌دانند نه حصول صورت آن در ذهن. مانند ابوالحسن اشعری یا حسن بصری.
موافقان وجود ذهنی در میان متکلمان: ایجی، تفتازانی،‌ قوشجی.

نظر اولین فیلسوفان مسلمان درباره وجود ذهنی

نظر کندی , نظر فارابی، اخوان الصفا، ابن زرعه، ابن سینا،‌ بهمنیار، غزالی، ساوی، بغدادی، ابن رشد، شیخ اشراق که همگی معتقد به عینیت صورت ذهنی با شیء خارجی به لحاظ ماهیت هستند و به نحوی مطابقت ذهن و عین را مطرح می‌سازند نه صرف حکایت. ایشان معتقد به وجود اشیاء در خارج و وجودی از آنها در ذهن هستند. تعریف علم به صورت حاصل از شیء‌ نزد نفس هم در این راستا است. نیز اعطا صور اشیاء خارجی به عقل نیز حکایت از یکسانی ماهیت این دو دارد. مفهوم کلی از نظر آنها مفهومی است که بر ماهیت اشیاء خارجی به صورت یکسان دلالت دارد و ماهیت مشترک میان اشیاء و مصادیق خود است.

مسأله وجود ذهنی به عنوان بابی مستقل در آثار فخر رازی و بعد از او

فخررازی و خواجه نصیرالدین طوسی نقش بسزایی در به ‌میان ‌کشیدن نظریه‌ی وجود ذهنی داشته‌اند. ایشان با اختصاص فصلی مستقل به وجود ذهنی موجب برجسته شدن این بحث در میان مباحث فلسفی شدند.
نظر خواجه نصیر الدین طوسی، قطب شیرازی، علامه حلی و لاهیجی به عنوان منکران وجود ذهنی.
مکتب شیراز و نظریات آنها درباره وجود ذهنی. مانند سید صدر،‌ صدر الدین دشتکی، دوانی و ملاصدرا.

ریشه بحث از وجود ذهنی

  1. مطابقت ذهن و عین
  2. تفاوت میان صورت شیء و خود شیء (لازمه این حرف می‌تواند عدم تطابق ماهوی باشد)