جستاری پیرامون رجعت از دیدگاه علمای شیعه در یکصد و بیست و ششمین جلسه گروه علمی کلام+خلاصه بحث

یکصد و  بیست و ششمین جلسه گروه علمی کلام برگزار شد
یکصد و  بیست و ششمین جلسه گروه علمی کلام با موضوع: جستاری پیرامون رجعت از دیدگاه علمای شیعه با ارائه بحث: آقای دکتر میرزایی و با حضور اعضاء محترم گروه: سه شنبه ۶ بهمن ۹۴ ساعت ۱۹:۳۰ در اتاق جلسات مجمع عالی حکمت اسلامی برگزار شد.

درابتدای این بحث جناب آقای دکتر میرزایی فرمودند:
رجعت را می‌توان از منظر علمای مختلف در اسلام مورد بررسی قرار داد. ۱. از نگاه اهل سنت، معمولاً حالت سلبی، انتقادی، رفض دارند؛ مانند شهرستانی، اشعری
۲. در نگاه شیعه چند گروه هستند؛
– منکرین به معنی خاص مانند محمود جواد مغنیه
– معتقدین:
۱. مدافعان جدی، مانند صدوق، شیخ مفید و سید مرتضی و نیز مرحوم مجلسی، شیخ حرّ عاملی (به اعتبار اخبار و اجماع) مرحوم رفیع قزوینی (به روش استدلالی، و برخی بدون استدلال و توجیه آن را پذیرفته‌اند مانند علامه طباطبایی و حسن بن عبدلارزاق لاهیجی
۲. برخی مانند سید حسن امین و مرحوم شیخ طوسی چندان به اثبات آن دل مشغولی نداشته‌اند؛
۳. تأویل کنندگان: بازگشت گفتمان و فرهنگ اهلبیت
معانی رجعت: یک معنای معهود دارد که برخی از کسانی که از دنیا رفته‌اند و ایمان یا کفر محض دارند، در زمان ظهور به دنیا باز می‌گردند و برخی احیای دولت اهلبیت را معنای رجعت دانسته‌اند این نگاه تأویلی با برخی روایات سازگار نیست مانند روایات مربوط به رجعت امام حسین و امیرالمؤمنین است.
در اثبات رجعت، کتابی به نام خلاصه الرجعه یا اثبات الرجعه از فضل بن شازان نیشابوری دارد و بیش از ۱۰۰ روایت دارد ولی این روایت به بازگشت مردگان مربوط نمی‌شود پس احتمال دارد ایشان، نگاه تأویلی به رجعت داشته است.
مستندات رجعت:
۱. آیه ۸۲ و ۸۳ نمل: «نخرج لهم دابّه من الارض تکلّمهم»؛
علامه طباطبایی می‌فرماید نمی‌توان برای آیه ولو با تکلفات، مصداق روشن یافت.
۲. روایات حدود ۵۰۰ روایت وجود دارد.
۳. اجماع
آیه مشهور (و یحشر من کلّ امّه فوجاً مّمن یکذبّهم) را به رجعت منطق دانسته‌اند.
آیه دیگر: (ربّنا امتّنا اثنتین و احییتنا اثنتین» که بسیاری مانند علامه حلی به آن استناد نکرده‌اند.
در مورد روایات مرحوم مجلسی فرموده ۲۰۰ روایت و علامه طباطبایی، ۵۰ روایت را اشاره نموده است.
برخی روایات،‌ تکلف زیادی برمی‌دارد تا بر رجعت دلالت کند.
مثلاً برخی مفسّران (قم فأنذر) را به رجعت برگردانده‌اند (بر اساس روایت) شاید حدود ۳۰ روایت باشد که دلالت آن بر رجعت، تکلف کمتری دارد.
در آیه (إِنَّهُمْ یَکِیدُونَ کَیْدًا، آیه ۱)، یا آیه (فَدَمْدَمَ عَلَیْهِمْ رَبُّهُم بِذَنبِهِمْ فَسَوَّاهَا) را به رجعت برگردانده‌اند.
روایت: لیس منّا من لم یؤمن بکرّتنا: یکی از روایاتی است که مقداری تأکید کننده بر رجعت است.
در مورد اجماع علماء
سید مرتضی علم الهدی، مستند اول را، اجماع می‌دانسته است.
نوه صدرالمتألهین می‌گوید در عصر ائمه، قطعیت به رجعت، شهرت نداشته است.
چرایی رجعت؟
۱. روایات عزت دین و ذلت کفر
سؤال:‌چرا در دنیا باید این عزت دیده شود، آیا رجعت دلیل کافی برای این است.
۲. به منصه ظهور رسیدن ظرفیت شناسی معصومین و انبیاء
سؤال آن است که آیا آن بزرگواران، موفق نبوده‌اند؟
سؤال دیگر: انبیاء‌که می‌آیند اگر به شکل نسبی بیایند که با خاتمیّت ناسازگاری دارد و الا که دیگر احیای ظرفیت‌ ما نمی‌شود.
سؤال دیگر: بعد از شهادت امام زمان، انبیاء برای چه می‌آیند در حالی که ائمه هستند.
۳. اینکه معصوم، متکفّل تجهیز است پس باید امامی بیاید تا امام زمان را تجهیز نماید (کفن و دفن معصوم را معصوم انجام دهد)
بحث امکان وقوع رجعت
  1. برخی به معاد استدلال کرده‌اند که در حدّ امکان بیان کننده است
  2. ماجرای عزیز نبی ۲۵۱ بقره
و برخی موارد رجعت که در قرآن آمده است که نشان دهنده امکان رجعت در دوران ظهور است.
– برخی عالمان، تنها منکر ضروری دین بودن رجعت هستند. و یا قوام شیعه بودن را به آن ندانسته‌اند.
اهل سنت:
اشعری می‌گوید: پیروان عبدالله بن سبا (سبآتیه) معتقد به بازگشت اموات به دنیا هستند.
شیخ صدوق: اعتقاد به رجعت را حق دانسته است.
سید مرتضی علم الهدی:‌(معنی الرجعه ان الله تعالی یحیی قوماً ممّن توفی قبل ظهور القائم علیه السلام من موالیه)
ایشان، فلسفه رجعت را بیان می‌کند که قتال اعداء و …. است. ایشان به دلیل اجماع امامیه و دخول معصوم در این اجماع، این عقیده را تأیید می‌کند.
سپس اشاره می‌کند که افرادی که اخبار رجعت را تأویل برده‌اند به بازگشت دولت اهلبیت، این‌ها از بیان رجعت ناتوان بوده‌اند.
نقد و نظرها:
۱. برخی عالمان مخالت کرده‌اند و این به اجماع، مسکن است خدشه وارد کند؛
۲. اجماع منقول اگر باشد، مشکلاتی وارد است.
۳. در مورد فلسفه رجعت هم که ذکر نموده است دچار اشکال است. زیرا عالم ملکوت، محیط بر این عالم است و احیای ظرفیت‌های معصومین در عالم دیگر، مقدم بر آن است که در همین دنیا احیاء شود.
علامه مجلسی هم دفاع کامل از رجعت دارد که ادعای اجماع علما با وجود مخالفت برخی عالمان، دچار اشکال می‌شود.
– مرحوم حرّ عاملی: با ذکر چند روایت، مشکل بودن روایات و علم مشکل الهی در این مورد را ذکر می‌کند. با ذکر ۳ روایت بیان می‌کند که تأویل روایات رجعت جایز نیست. لزوم ترجیح احادیث موافق قرآن هم دلیل خوبی است چون احادیث رجعت موافق قرآن هستند. احادیث متواتر (معنوی): در مورد رجعت است و اینکه برخی از ضروریات مذهب شیعه شده است و در امم سابقه واقع شده است در برخی زیارات و ادعیه به ما گفته‌ شده به آن اقرار کنید. و اینکه امام معصوم، اسم اعظم می‌داند و مستحاب الدعوه است پس درخواست زنده شدن افراد را می‌تواند داشته باشد و محقق شود.
حسین بن عبدالرزاق:
لاهیجی در سر مخزون بحث مفصلی در مورد رجعت می‌آورد نظرش آن است که با روش شرعی اثبات می‌شود نه عقلی.
و می‌گفته در صدر اسلام و زمان ائمه، اکثر طائفه شیعه اثنی عشری، این مسئله (رجعت) را نشنیده بودند مگر برخی اصحاب خاص ائمه و می‌گفته برخی از علمای قدمای شیعه به دلیل عدم وجود دلیل عقلی و … به انکار یا تأویل رجعت روی آورده‌اند. پس در نهایت می‌گوید: عقل را راهی به سوی آن نیست.
سید ابوالحسن رفیعی قزوینی، قائل بود که اهل بیت و انبیائ، ظرفیت بالایی برای تربیت نفوس بوده‌اند که محقق نشد، و در دوران رجعت اتفاق می‌افتد.
نظر شیخ طوسی در مورد آیه (نحشر من کلّ امه فوجا) بحث‌هایی در مورد معنای (من) می‌اورد و تأکید چندانی در اثبات بحث ندارد.
محمد جواد مغنیه: گفته‌اند اگر از اصول دین و مذهب بود نباید اختلاف در آن وجود می‌داشت.
محمد حسن کاشف العظاء: گفته است موضوع رجعت مثل پیش گویی‌های پیشوایان اسلام است که اعتقاد نداشتن به آن باعث خروج از دین نمی‌شود.
آیت الله سبحانی:‌ ضرورت را بررسی می‌کند که از مسلّمات اعتقاد شیعه است ولی شیعه بودن منوط به این اعتقاد نیست.
جمع‌بندی:
استناد به آیات برای رجعت با توجه به ظواهر آیات، مشکلاتی دارد و علمای دسته‌های مختلفی هستند و کسانی که آن را اثبات کرده‌اند یک نظریه جامع دارای دلایل کافی و قانع کننده ارائه نکرده‌اند.
نظرات اساتید حاضر:
استاد رضانژاد: روایات ذیل آیات که مفسّر آیات است باید مورد توجه قرار گیرد که جایگاه مهمی دارد و می‌تواند بحث را تکمیل کند. روایات بحث بازگشت افراد محض ایمان و محض کفر را می‌اورد و آیه محض کفر و تکذیب را می‌آورد و اینها منافاتی ندارد.
استاد اسحاقیان: در مورد حضرت عیسی هم که در دوران ظهور می‌آید، هر چند رجعت نیست ولی فلسفه وجودی و نقش تربیت نفوس برای ایشان، هم دچار اشکال می‌شود.
نظرات اساتید:
استاد رضانژاد: مرحوم فضل بن شازان، رجعت به معنی آمدن بازگشت دولت به آل محمد را بیان نموده است و تأویلی در کلام خود نداشته است.
استاد روحی: آیا در مورد مصادیق رجعت مانند رجعت امام حسین علیه السلام هم اشکالات وارد شده است.
استاد شهسواری: در مورد مرحوم لاهیجی، برخی مطالب نقل شده، ناهمگون است. در مورد فوائد رجعت برای انبیاء، سمت نبوّت مطرح نیست. برخی استدلال ما دچار مشکل است مثلاً اگر بگوییم چه ضرورتی در مورد پاداش و جزاء در رجعت هست در مورد خود قیامت و برخی عقاید مانند نبوت هم این سؤال‌ها امتداد می‌یابد.
استاد: ابتدا باید معنی روشنی از رجعت ارائه شود بعد موافقان و مخالفان معین شوند در دوران رجعت بازگشت نبیّ یا امام است، نه آنکه بازگشت نبوّت باشد.
برخی اهل سنت از گفتگوهایی که داشته‌اند، بحث رجعت را منکر نشده‌اند.
استاد زمانی: کتاب الحجّه در اصول کافی، مباحثی وجود دارد که نشان دهنده وجود حجت تا قیامت است که مؤیدی براصل وقوع رجعت است، روایت دلالت می‌کند که اگر دو نفر در زمین باشند یکی حجت است،‌ پس بعد از وفات امام زمان باید حجت باشد.
چند پایان نامه در حوزه علمیه در مورد رجعت نوشته شده است که مراجعه به آن مفید است.
استاد اسدی: برخی پایان‌نامه‌ها در مورد شبهات رجعت نوشته شده است.
لازم است به شبهات عقلی پرداخته شود.
رجعت یک نوع همسایگی با معاد دارد؛ لذا جسمانی بودن معاد و جسمانی بودن که در رجعت است، هر دو در یک راستا قرار می‌گیرد.
برگشتن نفس به بدن سابق همان رجعت است، آیت الله سبحانی مباحثی در این مورد داشته‌اند و این مشابه معاد جسمانی است.
مرحوم فیض کاشانی که در محدوث بودن و مباحث عقلی و … تواناست، می‌گوید این رجعت، رجعت عنصری نیست بلکه رجعت مثالی است شبیه به اصطلاح معاد مثالی.
شهید مطهری هم متمایل است به این تقریر از رجعت (نوع مثالی).
استاد مصطفی‌پور: کیفیت رجعت، مهمتر از دیگر مباحث رجعت است. مرحوم شاه آبادی رجعت را بحث می‌کند و آیات سوره نحل را بحث می‌کند و معنا و ملاک‌های رجعت را بیان می‌کند. در نهایت می‌گوید: «الارواح یتظاهرون بالملک بابدانهم البرزخیه). یعنی همان نوع مثالی را قبول می‌کند.
استاد اعلایی:‌بدن مثال می‌تواند مشکلات مربوط به ذهن امامان رجعت کننده را حل می‌کند زیرا آن‌ها دیگر به دفن نیاز ندارند.
استاد زهادت: خواجه نصیر طوسی بحث رجعت را بیان ننموده است و برخی او را متهم به اسماعیلی بودن کرده‌اند.
بحث‌های روایی و عقلی رجعت را خوب است بیان شود.
جمع بندی استاد میرزائی:
در مباحث فلسفی مربوط به رجعت، لازم است تحقیقات مفصل انجام شود.