اسلام و مبانی جرم انگاری:باز طراحی محل نزاع در سیزدهمین جلسه گروه علمی فلسفه حقوق+خلاصه بحث

سیزدهمین جلسه گروه علمی فلسفه حقوق برگزار شد
سیزدهمین جلسه گروه علمی فلسفه حقوق با موضوع: اسلام و مبانی جرم انگاری: باز طراحی محل نزاع  با ارائه بحث: : آقای دکتر صابری و با حضور اعضاء محترم گروه یکشنبه ۱۹ مهر۹۴  ساعت ۱۹در اتاق جلسات مجمع عالی حکمت اسلامی برگزار شد.

دراین جلسه جناب آقای دکتر صابری فرمودند:
مسائل فلسفه کیفری یا نظریه­ی کیفری در سه بخش مطرح می شود:

  • فلسفه یا توجیه جرم­انگاری
  • فلسفه یا مبانی مسؤولیت(مبانی حقوق کیفری عمومی)
  • فلسفه یا توجیه مجازات

در محور اول مهمترین پرسش این است: دولت حق جرم­(ممنوع و قابل مجازات) دانستن چه رفتاری را دارد؟. سه توجیهِ مشهور برای جرم­انگاری وجود دارد:

  1. اصلِ ضرر: تنها رفتار مضرّ برای دیگران قابل جرم­انگاری است: بر این اساس، همجنس­گرائی و مصرف مواد مخدر جرم نیست.
  2. پدرسالاری قانونی: ضرر به خود، در واقع ضرر به دیگران و بنابراین قابل جرم­انگاری است: بر این اساسا، مصرف مواد مخدر جرم است اما همجنس­گرایی خیر.
  3. اخلاقگرائی قانونی: رفتار غیراخلاقی نیز واجد ضرر به دیگران و بنابراین، قابل جرم­انگاری است:پس همجنس­گرایی جرم است.

هر سه نظریه علاوه بر «شرط تحقق ضرر»، به «نظرِ اکثریت» نیز پایبندند. به عبارت دیگر، توأمان فایده­گرا و لیبرالند. پس در کبری متفق و صرفا در صغری و مصادیق ضرر مختلفند. بین این سه گروه، نزاع بر سر این نیست که «چه رفتاری قابل جرم­انگاری است؟»؛ نزاع بر سر این است که «چه رفتاری مضر است؟».

نظریه ­های اسلامیِ موجود:
نظریاتِ اسلامی، در چارچوب و متفرع بر صحتِ کبرای فوق(شرط تحقق ضرر) ارائه شده­، در دو گروه قابل دسته­بندی هستند:

  1. لیبرال+فایده­گرای آشکار: پذیرش صریح کبری و صغرایِ مبانی اول و دوم با ادبیاتی مثل «ماهیت اجتماعی جرم»، «نظر اکثریت»، «عرفی شدن»؛ موافقِ جرمزدائی از آنچه ضررِ عینی ندارد و موافق خواست اکثریت است
  2. لیبرال+فایده­گرای خفی: پذیرشِ کبرایِ مبنایِ اول و اختلاف (صغروی) در تعریف و مصادیقِ رفتارِ غیراخلاقی؛ منازعه­ی این رویکرد با نظریه­ی سوم،  بر سر مصادیقِ رفتارِ غیراخلاقی است. با این استدلال که اخلاق در جامعه اسلامی متفاوت است، محرّماتی مثل همجنس­گرائی و آزادی جنسی را قابل جرم­انگاری می­داند. همچنین، حرامی که برای اجتماع اسلامی ضرر نداشته باشد را جرم نمی­داند(تقیید قاعده­ی تعزیر و تفکیکِ تحریم از تجریم).

دو منظرِ فوق «لزوم تحقق ضرر» را مفروض گرفته­، از پارادایمِ «لیبرال+فایده­گرا» متاثرند. تعارضِ مبنای اول با مبانی اسلامی چندان پوشیده نیست. تعارضِ مبنای دوم زمانی روشن می­شود که ادعای صغروی­­اش باطل شود. در این صورت، ناچار به تبعیت از لوازمِ فایده­گرائی+لیبرالیسم است. این حالت زمانی رخ می­دهد که ارتکاب حرامی مثل همجنس­گرائی؛

  • ضررِ اجتماعیِ قابل اثبات نداشته باشد یا؛
  • اکثریت، رفتار را معارضِ اخلاقِ متعارف جامعه ندانند و با جرم­انگاریِ آن مخالف باشند.

برای گریز از این مفسده چاره­ای نیست جز طرح بحث جدید و ارائه­ی تقریری نو از محل نزاع به نحوی که نظریاتی که ملاک جرم­انگاری را «لزوم تحقق ضرر» نمی­دانند نیز به مباحثه وارد شوند. از جمله:

  1. کانت که جرم دانستن و مجازاتِ رفتارِ غیراخلاقی بماهو(صرفنظر از تحقق ضرر) را لازم می­داند(بسطِ محل نزاع به تمامِ اخلاقِ مدرن به جای نیمی از آن)
  2. نظریات مبتنی بر اخلاقِ فضیلت یا حقوقِ طبیعی ارسطوئی
  3. دیدگاه مذهبیِ مسیحی مبتنی بر حقوقِ طبیعی(قرائت تومیستی)
  4. دیدگاهِ اسلامی که قائل به کشفِ مناطات و علل احکام هست اما جرم­انگاری را معلّل به ضررِ اجتماعی نمی­کند و مصالحِ دیگری جز ضرر را دخیل می­داند
  5. دیدگاهِ اسلامی که اساساً قائل به کشفِ مناطات و عللِ احکام نیست.