“نقدی بر تقسیم بندی رایج از معقولات اولی و ثانوی“ در جلسه گروه علمی معرفت شناسی+خلاصه بحث

یکصد و هشتادمین جلسه گروه علمی معرفت شناسی با موضوع نقدی بر تقسیم بندی رایج از معقولات اولی وثانوی“ با ارائهحجت الاسلام سید جابرموسوی رادو با حضور اعضاء محترم گروه شنبه ۲۸ مهر ۹۷ ساعت ۱۹ در مجمع عالی حکمت اسلامی برگزار شد.

خلاصه مباحث مطرح شده بدین شرح می باشد:

تقسیم بندی رایج از معقولات

منطق دانان و فلاسفه مسلمان معقولات را به سه قسم تقسیم کرده اند:

۱-         مفاهیم منطقی که از وجودات ذهنی انتزاع می شوند و اوصاف مفاهیم ذهنی هستند.

۲-         مفاهیم ماهوی که بیانگر چیستی وجودات خارجی هستند.

۳-         مفاهیم فلسفی که شامل مفاهیمی چون وجود، عدم و صفات وجود می شود.

سپس راجع به تحقق این مفاهیم در خارج، تقسیم بندی زیر را ارائه داده اند:

1.       یا وجود مستقل خارجی دارند (عروض خارجی دارند) که در این صورت اوّلی خوانده می شوند. این معقولات منحصر در معقولات ماهوی هستند.

2.       یا وجود مستقل خارجی ندارند (عروض خارجی ندارند) که در این صورت ثانوی هستند. معقولات ثانوی دو قسم هستند:

الف: معقولاتی که اتصاف خارجی دارند، به این معنا که در خارج به صورت غیرمستقل موجودند. این مقسم معقولات، معقولات فلسفی نامیده می شوند.

ب: معقولاتی که اتصاف خارجی ندارند؛ به این معنا که در خارج به هیچ نحوی موجود نیستند. این قسم معقولات، معقولات منطقی نامیده می شوند.

نکته: نوعی ابهام در کلمات فلاسفه راجع به تعریف اولی و ثانوی به چشم می خورد. طبق تقسیم بندی فوق برخی از انواع معقولات ثانوی وجود خارجی دارند ولی وجودشان منحاز و مستقل نیست. ولی برخی تصریح نموده اند که معقولات ثانوی، وجود خارجی ندارند و فقط منشا انتزاع دارند. بنابراین می توان گفت دو تفسیر رایج به معقولات فلسفی وجود دارد:

الف: معقولات ثانی وجود غیر مستقل دارند.

ب: معقولات ثانی در خارج وجود ندارند و فقط منشا انتزاع دارند.

نقد تقسیم بندی رایج

اما به نظر می رسد باید اصلاحاتی در تقسیم رایج معقولات صورت بگیرد:

  1. ۱. نخست اصلاحاتی است که باید در مورد ما به ازاء داشتن یا نداشتن معقولات ماهوی و ثانوی انجام داد.
  2. ۲. دوم اصلاحاتی است که باید در مورد معقول اولی نامیدن معقولات ماهوی، و معقول ثانی نامیدن معقولات فلسفی انجام داد.

نقدهای وارد بر دیدگاه فلاسفه عبارتند از:

  1. ۱. مفاهیم فلسفی همیشه این طور نیست که فقط منشأ انتزاع داشته باشند؛ بلکه خود مفاهیم فلسفی می توانند به دو قسم تقسیم شوند:

–           مفاهیمی که فقط منشأ انتزاع دارند و خودشان دارای ما به ازاء نیستند مثل مفهوم عدم که منشأ انتزاع آن وجود است.

–           مفاهیمی که دارای ما به ازای خارجی هستند. این مفاهیم شامل هم وجود می شود که بنابر اصالت وجود دارای ما به ازای خارجی است و هم شامل اوصاف وجود می شود که آن ها هم دارای ما به ازا هستند؛ اگر چه که ما به ازائی مستقل از خود وجود ندارند مثل مفهوم علّت، عالِم و…

عدم التفات به موجود بودن برخی معقولات فلسفی در خارج، منشأ بسیاری از خلط ها و اشتباهات شده است. مثلاً علّت یک مفهوم فلسفی است و انسان با مراجعه به درون خود به علم حضوری در می یابد که انسان منشأ برخی از افعال است مثل علیت نفس برای اراده برخی امور.  برخی به این مطلب اشکال گرفته اند که انسان چیزی را به علم حضوری در می یابد که وجود خارجی داشته و از سنخ تصورات ماهوی باشد، در حالی که مفهوم علّت از سنخ مفاهیم فلسفی است که مصداق خارجی ندارد و از همین رو نمی توان با علم حضوری به دنبال آن گشت .

به نظر می رسد که این گونه اشکالات، ناشی از همان تعریف های ناقصی است که گاهی از معقولات فلسفی می شوند. بدون شک ما در خارج هم علّت داریم و هم معلول. این ها خودشان در خارج هستند (نه این که صرفاً منشأ انتزاع داشته باشند) و به همین جهت هم ممکن است که متعلق علم حضوری باشند؛ اما نوع وجودشان مستقل یا ماهوی نیست.

  1. ۲. در بین معقولات فلسفی هم بین خود وجود و صفات وجود باید تفکیک قائل شد. زیرا وجود، تحقق منحاز دارد، ولی صفات وجود تحقق غیرمنحاز دارند.
  2. ۳. راجع به وجود داشتن یا نداشتن ماهیات سه نظریه وجود دارد که بنابر هر یک، تفسیر ماهیت متفاوت می شود:

–           بنابر اصالت ماهیت، ماهیت وجود مستقل و منحاز دارد.

–           بنابر برخی تفاسیر اصالت وجود، ماهیت وجود غیر مستقل دارد.

–           بنابر برخی دیگر از تفاسیر اصالت وجود، ماهیت هیچ گونه تحققی در خارج ندارد.

اما بنابر تفسیر درست اصالت وجود (که قائل به وجود تبعی ماهیات به تبع وجود است)، ماهیت دارای ما به ازاء هست؛ اما ما به ازاء آن، همانند صفات وجود، غیر مستقل است.

  1. ۴. معقولاتی که در خارج ما به ازا ندارند،‌ صرفا منشا انتزاع خارجی دارند.

این گروه از معقولات هم به دو قسم تقسیم می شوند:

–           برخی از این معقولات ایجابی هستند به این معنا که گرچه در خارج وجود ندارند، ولی ذهن با تحلیل ذهنی آن ها را به صورت ایجابی انتزاع می کند. معقولات منطقی در این گروه جای می گیرند.

–           برخی از این معقولات سلبی هستند. مثلا منشا انتزاع مفهوم عدم، وجود است؛ به این معنا که ذهن وجود خارجی را در می یابد و سپس از عکس آن، مفهومی به نام عدم می سازد. این قسم معقولات، درون معقولات فلسفی قرار می گیرند.

نتیجه

همان طور که گفتیم راجع به تعریف معقولات اولیه اختلاف وجود دارد. برخی معقولات اولیه را معقولاتی می دانند که دارای تحقق هستند (در مقابل معقولات ثانویه که تحقق ندارند) و برخی معقولات اولیه را معقولاتی می دانند که دارای تحقق منحاز هستند (در مقابل معقولات ثانویه که تحقق منحاز ندارند)

اگر معقولات اولیه را معقولاتی بدانیم که دارای تحقق منحاز هستند،‌ تنها معقول اولی، مفهوم وجودی است و سایر معقولات همه معقول ثانوی هستند. در این صورت تعریف زیر را باید ارائه دهیم:

معقولات اولی= وجود

معقولات ثانویه

–           تحقق غیر مستقل: صفات وجود+ ماهیات

–           عدم تحقق خارجی مثل معقولات منطقی

اما اگر مقصود از معقولات اولی را معقولاتی بدانیم که دارای ما به ازاء هستند (منحاز یا غیرمنحاز)، در این صورت مفاهیم زیر مفاهیم اولی هستند:

  1. ۱. خود وجود معقول اولی بوده و دارای ما به ازای مستقل است.
  2. ۲. آن قسم از معقولات فلسفی که صفات وجود بوده و دارای ما به ازاء هستند، اما ما به ازاء آن‌ها مستقل نیست مثل علّت، منظم، عالم و…
  3. ۳. مفاهیم ماهوی که بیانگر چیستی وجود هستند هم دارای ما به ازاء غیر مستقل هستند مثل ماهیت زید.

البته این که می گوییم ماهیات دارای ما به ازای غیر مستقل هستند بر مبنای تفسیر خاصی از اصالت وجود است که مورد قبول ما می‌باشد. اما بنابر تفسیری از اصالت وجود که ماهیات را مجازی و وهمی می دانند، ماهیات حتی ما به ازای غیر مستقل هم ندارند و تنها دارای منشأ انتزاع هستند.

و معقولات ثانیه شامل اقسام زیر می شود:

  1. ۱. آن قسم از معقولات فلسفی که صرفاً منشأ انتزاع دارند. این قسم از مفاهیم هم دو نوع هستند:

الف: مفاهیمی نظیر «عدم» یا «محال»که در خارج موجود نیستند، اما منشأ انتزاع دارند. مثلاً وقتی انسان وجود شیء را در خارج می بیند، می تواند عدم آن ها هم به صورتی مفهومی در ذهن تصور کند. در خارج تنها «وجود» موجود است؛ اما این ذهن است که مفهوم عدم را که دارای ما به ازاء خارجی نیست، با تحلیل های فلسفی خود به دست می آورد.

ب: مفاهیم مصدری که دارای ما به ازاء نیستند. موقتی ما به خارج نگاه می کنیم و زید را می بینیم، اصل وجود وی، چیستی و ماهیت وی و صفات وجودی وی دارای ما به ازاء هستند و لذا می توانیم بگوییم این شیء، «وجود است» و «زید است» و «مالک است »

اما مفهوم مصدری این امور دارای ما به ازاء نیست، یعنی وجود بودن، زید بودن یا مالک بودن، دارای ما به ازاء نیستند.

  1. ۲. معقولات منطقی هم که ما به ازاء خارجی ندارند، در زمره معقولات ثانیه هستند.

بنابراین تقسیم بندی مختار از معقولات به شکل زیر است:

از توضیحات فوق واضح گشت که:

1.       تمام معقولات منطقی، ثانوی هستند.

2.       بنابر اصالت ماهیت، معقولات ماهوی، اولی هستند.

3.       معقولات ماهوی، طبق یک تفسیر معقول اولی هستند و طبق تفسیر دیگر، معقول ثانوی هستند.

4.       معقولات فلسفی انواع مختلفی دارند و برخی از اقسام آن‌ها، معقول اولی هستند و برخی معقول ثانوی. بنابراین اصطلاح معقولات ثانیه فلسفی، اصطلاحی نادرست است.