“مسئله ادراک ذات الهی و بررسی تفاسیر علم اجمالی از ذات“ در جلسه گروه علمی عرفان+خلاصه بحث

یکصد و پنجاه و هشتمین جلسه گروه علمی عرفان با موضوع مسئله ادراک ذات الهی و بررسی تفاسیر علم اجمالی از ذات“ با ارائه “حجت الاسلام روح الله سوری“ و با حضور اعضاء محترم گروه چهارشنبه ۱۰ بهمن ۹۷ ساعت ۱۹:۳۰ در مجمع عالی حکمت اسلامی برگزار شد.

خلاصه مباحث مطرح شده بدین شرح می باشد:

ادراک ذات الهی مسئله­ای پرچالش در علوم عقلی است. بیش­تر متکلمان و فیلسوفان ادراک و توصیف ذات را روا می­دانند، گرچه در گستره و چگونگی آن اختلاف دارند. اما عارفان خوانش (تلقی) ویژه­ای از ذات الهی دارند، که ادراک و توصیف او را به چالش می­کشد. نکته سرنوشت­ساز در پذیرش یا نفی ادراک ذات، خوانشی است که اندیش­مندان از ذات الهی پیدا می­کنند. متکلمان و فیلسوفان ذات الهی را «وجود بشرط لا»، صوفی­نمایان «وجود لابشرط قسمی» و عارفان «وجود لابشرط مقسمی» می­خوانند. ادراک ذات برپایه هریک از دیدگاه­های یادشده، سرنوشت جداگانه­ای دارد.

حکمت متعالیه ذات الهی را برترین رتبه نظام تشکیکی می­داند که به­جهت سلب قیدهای مراتب پایین «وجود بشرط لا» نامیده می­شود. این خوانش از ذات، کمال­های مراتب پایین را به­گونه­ای برتر و بدون نقص­هایشان داراست، و به­واسطه همین کمال­های مشترک، قابل ادراک و توصیف خواهد بود. برپایه تشکیک وجود، واژگان کمالی نه برای مصداقی ویژه، که برای روح معنا وضع شده­اند. روح واحدی که در تمام مصادیق به­گونه تشکیکی سریان دارد.

ذات الهی از دیدگاه عارفان «وجود لابشرط مقسمی» است؛ وجود نامحدود و بی­تعینی که ورای نظام تشکیکی و محیط به اوست. این خوانش از ذات، اعلی المراتبِ نظام تشکیکی نیست تا به­وسیله کمال­های مشترک با مراتب پایین، ادراک و توصیف گردد. درنتیجه اشتراک خدای فلسفی با مراتب پایین، در خدای عارفان منتفی است. «وجود لابشرط مقسمی» از جهت اطلاق مقسمی­اش با هیچ­کس مرتبط نیست تا شناخته شود. ارتباط او با دیگران، تنها از روزنه اسمای اوست. به­همین دلیل ذات بماهو ذات (وجود مطلق از جهت اطلاق مقسمی)، ادراک­ناپذیر بوده و تنها ازجهت اسمای متعین خویش شناخته می­گردد. به­ناچار آدمی در نهایی­ترین ادراک، برترین رتبه نظام تشکیکی را می­یابد که از سوی عارفان، تعین نخستینِ ذات (مقام احدیت)، نامیده می­شود. درواقع خوانش عرفانی از ذات، ادراک و توصیف او را دشوار نموده است. درحالی­که متکلم و فیلسوف با چنین مانعی روبرو نیستند.

ادراک­ناپذیری ذات الهی سخنی است که در متون دینی و عرفانی تاییدهایی دارد. برخی آیات و روایات و نیز عارفان نام­داری چون محیی­الدین، قونوی، فناری، صائن­الدین سخنانی در تایید این دیدگاه دارند و در زمان معاصر امام خمینی و آیت­الله جوادی آملی تاکید بیش­تری بر این دیدگاه دارند. البته متون دینی و عرفانی سخنان دیگری نیز دارند که گونه­ای از علم اجمالی را تایید می­کند و این پژوهش درپی جمع همین تناقض­نما است. بحث پیش­رو برای دو جلسه تنظیم شده که در جلسه اول، دیدگاه برخی عارفان مبنی بر ادراک­ناپذیری مطلق ذات الهی ارائه می­شود. در جلسه آینده چالش­های دیدگاه یادشده بررسی خواهد شد و گونه­ای از علم اجمالی پذیرفته می­شود. البته ادراک اجمالی ذات، تفسیرهای گوناگونی دارد که برخی نادرست و برخی درست هستند.

برخی عارفان، ادراک­ناپذیری ذات الهی را با دو حد وسط «عدم تناهی» و «عدم تعین» ثابت نموده­اند. ایشان معتقدند: ذات بسیط الهی، تبعیض و تجزیه بر نمی­تابد و ادراک او یا به همه است، یا به هیچ. اکنون که این ذات بسیط، نامتناهی نیز است و ادراک همه او ممکن نیست، ادراک هیچ ساحتی از او میسور نخواهد بود. افزون بر این­که هر ادراکی گونه­ای تعین است و ذات نامتعین الهی از هر تعینی (حتی تعین ادراک) مبراست.

پیامد قطعی ادراک­ناپذیری ذات، حکم­ناپذیری اوست؛ زیرا موضوع تنها در افق محمول با او متحد می­گردد. اما ذات الهی نامحدود است و چیزی در افق او نیست تا با هویت او متحد شده و بر او حمل شود. افزون بر این­که اثبات محمول برای موضوع نیازمند تصور پیشین موضوع است. اما ذات الهی تصورناپذیر بوده و موضوع حکمی قرار نمی­گیرد. این گروه از عارفان، هرگونه ادراک اجمالی و تفصیلی را از ذات الهی کنار می­زنند و به ادراک­ناپذیری مطلق قائل­اند. چنان­که گذشت این دیدگاه چالش­هایی دارد که برخی عارفان دیگر را به ادراک اجمالی ذات واداشته است. به امید الهی در جلسه آینده بخش دوم بحث ادامه خواهد یافت.