“قضا و قدر از دیدگاه شهید مطهری“+ خلاصه بحث

یکصد و هشتاد و چهارمین جلسه گروه علمی کلام با موضوع “قضا و قدر از دیدگاه شهید مطهری“ با ارائه “حجت الاسلام والمسلمین شهسواری“ و با حضور اعضاء محترم گروه سه شنبه ۲۰ فرودین ۹۸ ساعت ۲۱ در مجمع عالی حکمت اسلامی برگزار شد.

خلاصه مباحث مطرح شده بدین شرح می باشد:

از قدیمی ترین مسائل مطرح شده در زندگی علمی و عامی بشر جبر و اختیار انسان و علم الهی و قضا و قدر و ارتباط این ها با همدیگر است.

در تحلیل این مسئله مباحث گوناگون از زاویه های متعدد بیان شده و آثار فراوانی تدوین گردیده و از متون ادیان مختلف بهره گرفته شده و اندیشمندان هر یک از نحله ها و ملل گوناگون پاسخ های فراخور برای آن مسئله داده اند.

از میان شخصیت هایی که در این باره سخن گفته اند، شهید والامقام مدافع حریت و آزادی عقیده و تفکر آیت الله علامه مرتضی مطهری تاب ثراه می باشد. ایشان در این باره مطالبی در آثار گوناگون خود بیان کرده و تحلیل معقولی ارائه داده است، در ادامه گزارشی از آن ارائه می گردد.

شهید مطهری سوال مطرح شده در این عرصه را چنین مطرح می کند:

هراس انسان از محدویت آزادی خویش

بالاترین نعمت ها آزادی و دردآورترین و تلخ ترین ناکامیها احساس مهقوریت و محدویت از آزادی است.

سوال اساسی

الف) آیا جریان کارهاى جهان طبق یک برنامه و طرح قبلى غیر قابل تخلّف صورت مى‏گیرد؟ و نیرو و قدرتى بى‏نهایت، به نام سرنوشت و قضا و قدر بر جمیع وقایع عالم حکمرانى مى‏کند؟ و حوادث و پدیده های کنوی و آینده از پیش معیّن و قطعى شده اند و قابل تغییر نیستند؟

ب) یا خیر اصلا چنین چیزى وجود ندارد و انسان به عنوان موجود مختار و مرید و قادر و آزاد مسلط بر مقدرات خویش است؟

ج) یا فرض سوّمى درکار است به این صورت که «سرنوشت» با نهایت اقتدار بر سراسر وقایع جهان حکمرانى مى‏کند ولی در عین حال کوچکترین معارضه ای با آزادی و حریت انسان ندارد؟[۱]

پاسخی که شهید مطهری به این مسئله می دهد از مسیر توجه به علم و اراده و مشیت الهی است. ایشان همانطور که در آثار متعدد بویژه آثار فلسفی خود در تحلیل نظام حاکم بر عالم را که نظام علّی و معلولی و ضرورت حاکم بر ارتباط میان علت و معلوم، می داند. همه موجودات و از آن جمله افعال انسان که متعلّق علم الهی است، را در دایره قضا و قدر قرار داده تحلیل معقولی ارائه می دهد.

ایشان دیدگاه میرداماد و ملاصدرا در تحلیل فعل اختیاری را پسندیده و بر همان اساس سیر کرده است.

شهید مطهری قضا و قدر الهی را از نظام سببی و مسبّبی حاکم بر جهان و منتشی از علم و اراده الهی دانسته، و در اثبات سازگاری قضا و قدر الهی و پدیده های گوناگون در عالم طبیعت بویژه افعال اختیاری انسان و خود اختیار انسان، دو گونه قضا و قدر را مطرح کرده و آن را از هم تمییز داده­اند.

به نظر ایشان تمام علل و اسباب، مظاهر قضا و قدر الهی است و در هر حادثه­ای، هر اندازه علل و اسباب مختلف باشد، قضا و قدرهای گوناگون وجود دارد. افعال بشر نیز به انواع اختیارها بستگی دارد. بنابراین نه تنها اعتقاد به قضا و قدر الهی منافی اعتقاد به اختیار انسان نیست، بلکه آن را تقویت می­کند.

علم الهی

شهید مطهری در باره علم خداوند متعال چنین اظهار نظر می کند:

علم ازلى الهى، از نظام سببى و مسبّبى جهان جدا نیست. علم الهى علم به نظام است. آنچه علم الهى ایجاب و اقتضا کرده و مى‏کند این جهان است با همین نظاماتى که هست. علم الهى که به وقوع حادثه‏اى تعلّق گرفته است به طور مطلق و غیر مربوط به اسباب و علل آن حادثه نیست، بلکه تعلّق گرفته است به صدور آن حادثه از علّت و فاعل خاصّ خودش. از آنجایی که علل و فاعلها متفاوتند، علم ازلى الهى ایجاب مى‏کند اثر فاعل طبیعى از فاعل طبیعى، اثر فاعل شعورى از فاعل شعورى، اثر فاعل مجبور از فاعل مجبور و اثر فاعل مختار از فاعل مختار صادر شود. علم الهى ایجاب نمى‏کند که اثر فاعل مختار از آن فاعل، بالاجبار صادر شود.[۲]

استاد شهید می­گویند: خداوند عالم است و انسان هم عالم است، علم هم جز به معنی آگاهی و احاطه و کشف نیست، تفاوت در این است که خداوند عالم بالوجوب است و انسان عالم بالامکان؛ او قدیم­ العلم و انسان حادث­العلم؛ او عالم است به کلّی و جزئی و گذشته و حاضر و به غیب و شهادت، و انسان عالم است به قسمت بسیار محدودی؛ علم او بالذات است و علم انسان بالغیر؛ تفاوت آن علم و این علم تفاوت نامتناهی با متناهی است، بلکه حکما اثبات کرده­اند که خداوند فوق لایتناهی است بما لایتناهی[۳]

نظر استاد مطهری در علم حق تعالی بر این استوار است که: علم خداوند مطلق است و گذشته و حال و آینده از حیث تعلّق علم خداوند یکسانند. خداوند هم علم پیشین دارد و هم علم پسین. علم خداوند علاوه بر کلّیات، شامل جزئیات هم هست. بنابراین تمامی اعمال و افعال انسان نیز متعلّق علم الهی است. همچنین به نظر ایشان، علم الهی، علم قبل از آفرینش و علم فعلی، واجب و قدیم است.

قضا و قدر و علم الهی

آیا اعتقاد به سرنوشت و قضا و قدر الهی جایی برای اعتقاد به آزادی و اختیار انسان باقی می­گذارد؟ در مسأله «ارتباط علم پیشین الهی و اختیار بشر»، از صرف علم و آگاهی خداوند از حوادث جهان بحث می‌شود. اما در مسأله «ارتباط قضا و قدر الهی و اختیار بشر»، علاوه بر علم الهی از اراده و مشیّت او نیز صحبت می‌شود. یعنی «قضا و قدر الهی» علاوه بر اشتمال بر علم پیشین الهی، بیان‌گر حکم الهی و قطعیت یافتن حوادث و تعیین مقادیر و خصوصیات آن‌ها، از جانب خداوند است.

[۱] . مجموعه‏آثاراستادشهیدمطهرى، ج‏۱، ص: ۳۶۶

[۲] . مجموعه‏آثاراستادشهیدمطهرى    ج‏۱    ۴۳۴ – ۴۳۵

[۳] .همان ، ج۶، ص۱۰۳۴