ویژه برنامه های بزرگداشت علامه مصباح (ره)
چهل و یکمین جلسه کارگروه حکمت عملی با موضوع “نفس الامر قضایای عملی از نظر آیت الله مصباح و اندیشمندان معاصر” با ارائه حجت الاسلام محمد علی نوری یکشنبه ۱۹ بهمن ۹۹ ساعت ۱۸:۳۰ در مجمع عالی حکمت اسلامی(حضوری و مجازی) برگزار شد.
خلاصه مباحث مطرح شده به شرح زیر است:
برهانی بودن دانشهای حکمت عملی و به دیگر سخن حقیقی و نفسالامری بودن گزارههای حکمت عملی و انکشاف این گزارهها از واقع با چالشهایی روبرو بوده که یکی از مهمترینشان آن است که مفاد حکمت عملی انشائی است و نه اخباری و بنابراین نمیتوان از صدق و کذب و مطابقت و عدم مطابقت جملههای حکمت عملی با واقع و نفسالامر سخن گفت. بر پایه این اشکال جملههای ناظر به کنش اختیاری انسان بدون اینکه درستی و نادرستی درباره آنها معنا داشته باشد در زمره اوامر و نواهی هستند که بیانگر عواطف و احساسات گویندهاند و شنونده را به عمل معینی بر میانگیزانند. در سازگاری با اندیشه حکمای پیشین مانند افلاطون، ارسطو، فارابی و ابنسینا باید گفت جملههای به کار رفته در حکمت عملی حاکی از واقع هستند و از صدق و کذب برخوردارند؛ زیرا این جملهها از سعادت انسان و خیر و شر در مسیر سعادت انسان حکایت میکنند و در نتیجه از سنخ گزارههای اخباری و شناختی هستند و مفاد آنها انشاء نیست. این سخن از سوی برخی از اندیشمندان معاصر مسلمان (در مواجهه با دیدگاه غربیها) نیز مطرح شده با این تفاوت که به باور آنان جملههای عملی و ارزشی هم از مفاد شناختاری و هم از مفاد انگیزشی برخوردار هستند. این اندیشمندان با پذیرش دارا بودن این جملهها از مفاد انشاء و باید و نباید، در توجیه گزارشگری و واقعنمایی این بایدها و نبایدها میگویند مفاد جملههای ناظر به کنش اختیاری از یک سو اخبار از کمال و سعادت انسان است و بنابراین متصف به صدق و کذب میشوند و از دیگر سو سزاواری در کنش برای به دست آوردن این کمال و سعادت است. چنین دیدگاهی گرچه تلاشی برای واقعنمایی احکام عملی است، با این خلل روبرو است که فضای حکمت عملی را به گونه باید و نباید تصویر کرده است. آیتالله مصباح یزدی چگونگی حکایتگری جملات ارزشی از سعادت و کمال انسان را با استناد به ضرورت بالقیاس میان کنش اختیاری و غایت آن بیان کرده و بر آن است که از یک سو احکام عملی و اخلاقی انسان به فعل اختیاری او مربوط است و از دیگر سو رابطه فعل اختیاری انسان با آثار و نتایجش یک رابطه حقیقی و نفس الامری (از نوع رابطه علیّت) است. به باور وی با این ملاک میتوان همه احکام عملی را به جملات خبری برگرداند و حکمت عملی را از سنخ علوم توصیفی و گزارشی دانست. سخنان آیتالله مصباح یزدی در این مسئله البته با اشکالاتی روبرو است از جمله مصادره کردن معنای بایدها و نبایدهای در حوزه کنش انسانی به گزارههای در فضای حکمت عملی و نیز یکی کردن ضرورت ارزششناختی و ضرورت هستیشناختی و به تبع آن نفی عقل عملی.