جلسه ۱۷۰ گروه علمی فلسفه سیاسی برگزار شد

تأکید روایات بر پیوند محکم علم و عقل

حجت الاسلام یزدانی مقدم نشست علمی "حکمرانی؛ عقلانیت و فطرت" مجمع عالی حکمت اسلامی حجت‌الاسلام والمسلمین احمدرضا یزدانی مقدم؛ عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی،  در نشست علمی “حکمرانی؛ عقلانیت و فطرت” که از سوی مجمع عالی حکمت اسلامی برگزار شد، گفت: در تعریف حکمرانی گفته شده است که حکمرانی مجموعه‌ای از سنت‌ها و نهادهایی است که حاکمان در چارچوب آن عمل می‌کنند یا به عنوان روش پیاده‌سازی قدرت در نهادهای اقتصادی، سیاسی و اجتماعی کشورها یا تصدی‌گری اقتصادی سیاسی و اجرایی برای مدیریت تمامی مناسبات کشور در تمامی سطوح است.

وی افزود: در حکمرانی شهروندان با تعهدات خود آشنا شده و حقوق خود را مطالبه می‌کنند. این تعریف از حکمرانی در برنامه توسعه سازمان ملل بیان شده است و ابعاد حکمرانی را در ۳ بعد قانونمندی، مشروعیت و مشارکت ارائه کرده‌اند. همچنین، حکمرانی علاوه بر قانونی‌ بودن باید مشروع باشد و مشارکت مردم را به دنبال داشته باشد و روابط باید دموکراتیک باشد و مردم در امور کشور مشارکت داشته باشند و هدف آن رسیدن به پیشرفت اقتصادی است.

یزدانی مقدم با اشاره به تعبیر فراحکمرانی، اظهار کرد: منظور از فراحکمرانی این است که ما اصول اخلاقی حاکم بر هنجارهایی را که کل فرایند حکمرانی را شکل می‌دهند تبیین کنیم؛ در مورد عقلانیت هم تصور و تعریف آن دشوار است لذا کسانی که در جامعه‌شناسی سیاسی مطالعه دارند عقلانیت را به درستی تعریف نمی‌‌کنند و بیشتر معنای دلخواه از آن را ارائه می‌کنند. منظور از عقلانیت در نظر برخی اندیشمندان غربی هم محاسبه عقلانیتی و یا همان عقل محاسبه‌گر است؛ البته در اسلام هم از ما خواسته‌اند که عقل محاسبه‌گر داشته باشیم و مسائل را بررسی کنیم.

یکی از معانی عقل

وی با بیان اینکه یکی از معانی عقل در قرآن کریم هم همین محاسبه است، تصریح کرد: وبر بحث عقلانیت ابزاری را مطرح کرده است و می‌گوید ما عقلانیتی داریم که اهداف، شرایط و اقتضائات را برای ما در نظر گرفته و به مصلحت کنشگران می‌پردازد؛ البته وی در برابر آن، عقلانیت ارزشی را به کار برده یعنی کنش انسان برای ارزش‌های اخلاقی و مذهبی است فارغ از اینکه این کار به نتیجه برسد یا نرسد. وبر می‌گوید سیاست، اقتصاد و تکنولوژی اقتضائاتی دارند و ما باید آن را براساس عقلانیت مصلحتی رعایت کنیم تا به نتایج مدنظر برسیم. دوگانگی میان عقلانیت ارزشی و هدفمند که وبر به آن قائل است را در حوزه‌های گوناگون استعمال کرده است.

عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی با بیان اینکه عقلانیت هدفمند مشکلی با اعتقادات ما ندارد، اظهار کرد: مثلا ما دوست داریم عاقبت بخیر شویم و اعمال مختلف را برای تحقق این عاقبت‌بخیری به کار می‌گیریم؛ ما این همه در معارف خود داریم که انسان باید به مصالح دنیوی خود توجه داشته باشد و برای آن کار کند و مشکلی در این جهت نیست که بگوییم عقلانیت ارزشی با عقلانیت هدفمند قابل جمع نیست، البته ممکن است ابعادی از عقلانیت ارزشی و هدفمند در تضاد با هم قرار بگیرند. برخی هم بحث فراعقلانیت را مطرح کرده و می‌گویند ما می‌توانیم از همه ابعاد عقلانیت استفاده کنیم و خود را پایبند به یک شکل خاص از عقلانیت نکنیم. معمولا در ایران وقتی از عقلانیت سخن می‌گوییم به تعبیر عامیانه منظور به کار گرفتن عقل خدادادی است که مدنظر فارابی هم هست.

پنج معنای فارابی برای عقل

یزدانی مقدم با بیان اینکه فارابی ۵ معنا برای عقل بیان کرده است، اظهار کرد: از جمله همان معنایی که جمهور مردم آن را مراد کرده‌اند و این عقل یعنی فهم موقعیت و وضعیت و درک اهداف با استفاده از تجربه و مشاهده و داشتن استنباط صحیح. عقل پیشنهادی او همان تعقلی است که ارسطو گفته است.

وی افزود: اگر برخی افراد مرتکب خطا شوند مردم می‌گویند مگر تو عقل نداری یا اگر تصمیمات برخی از مسئولان خوشایند مردم نباشد می‌گویند این کار خلاف عقل و غیرعقلانی است. جالب این است که فارابی همین موضوع را توضیح داده است و تقریبا همین معنا از عقل را مطرح کرده است. طبق تعریف فارابی در عقل، علم هم خوابیده است یعنی بهره گرفتن از تجربه؛ گاهی تجربه شخصی و گاهی تجربه چند سال و چند قرن بشری است و قصد نداریم از ابتدا مسائل تجربه شده توسط بشر را تجربه کنیم کمااینکه در ریاضیات هم از ابتدا شروع نمی‌کنیم.

تاکید بر ارتباط علم و عقل در روایات

یزدانی مقدم با بیان اینکه ارتباط میان عقل و علم در روایات مورد تاکید است، گفت: شهید مطهری نقل کرده است که در روایات داریم؛ العقل مرکب العلم، عقل است که علم را به دست آورده و راهبری علم را برعهده دارد و در روایت دیگری داریم؛ العلم مرکب العقل؛ ایشان فرموده است هر دو درست است یعنی برای پیشرفت به علم نیازمندیم و علم هم برای توسعه به عقل نیاز دارد.

عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی اظهار کرد: با چنین فهم گسترده مشکلی در استفاده از علوم بشری در بحث حکمرانی وجود ندارد یعنی همانطور که ما پزشکی و مهندسی، ریاضی و فلسفه و معماری را از صفر آغاز نمی‌کنیم نیاز نیست حکمرانی را هم از صفر شروع کنیم البته قطعا جنبه‌های مختلف تجارب بشری باید سبک و سنگین شود و مورد ارزیابی قرار بگیرد.

وی افزود: نمی‌توان گفت که علامه طباطبایی، امام خمینی، آیت‌الله شاه‌آبادی و آیت‌الله جوادی آملی همه فطرت را به یک معنا گرفته‌اند؛ با توجه به ادبیات موجود این مسئله ممکن نیست و باید فطرت را در یک چارچوب مشخص مثلا از یکی بزرگان بحث کنیم وگرنه گرفتار اغتشاش مفهومی خواهیم شد. در گذشته هم اینطور بوده است و مثلا فارابی یا بوعلی در یک مسئله ۵ یا ۶ نظر داده‌اند یا آیت‌الله جوادی آملی نظرات مختلفی در کتب خودش در مدت کوتاهی از تالیف هر کدام دارد.

محدوده فطرت

یزدانی مقدم تصریح کرد: در برخی روایات در مورد فطرت بیان شده است که فطرت تا کجا را در برمی‌گیرد، و جواب داده‌اند تا «لا اله الا الله محمد رسول الله و علی ولی الله»؛ آفریننده هستی این جهان را بی جهت نیافریده است و مقصد و هدفی دارد و اگر زمانی پیامبر(ص) هم نبود ما به کسانی نیاز داریم که علوم آنها را به ما برساند؛ توحید، نبوت و ولایت می‌تواند حکومت و حکمرانی را هم در بر بگیرد. ما معتقدیم که خدا، پیامبر و امام معصومی وجود دارند و اینها مصادیق فطرت یا پایان فطرت هستند و فطرت تا اینجا را در بر می‌گیرد. البته بحث فطرت روشن و صاف و مورد اتفاق همه اندیشمندان به خصوص در ۱۰۰ سال اخیر نیست و نظرات متنوعی در این باره وجود دارد ولی شفاف نیست.

عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی با اشاره به تعبیر قرآنی «فَأَقِمْ وَجْهَکَ لِلدِّینِ حَنِیفًا ۚ فِطْرَتَ اللَّهِ الَّتِی فَطَرَ النَّاسَ عَلَیْهَا ۚ لَا تَبْدِیلَ لِخَلْقِ اللَّهِ ۚ ذَٰلِکَ الدِّینُ الْقَیِّمُ وَلَٰکِنَّ أَکْثَرَ النَّاسِ لَا یَعْلَمُونَ»، گفت: ما مطیع قرآن هستیم و اگر هم نفهمیم مشکل از ماست که نفهمیده‌ایم؛ مسلم است که اگر فطرت ما را از دین بی نیاز می‌کرد خدا پیامبر نمی‌فرستاد پس فطرت ما را از دین بی نیاز نمی‌کند بلکه آمادگی پذیرش دین را در ما ایجاد می‌کند. پرسشی که مطرح است این است که شما می‌گویید توحید و نبوت و ولایت فطری است. لذا باید دلیل و معیاری برای فطری‌بودن یا نبودن ارائه کنیم؛ علامه طباطبایی معتقد است که فیزیک بدن طوری است که ما نمی‌توانیم از زن انتظارات مرد و برعکس را داشته باشیم و همجنس‌گرایی خلاف فطرت انسانی است.

وی افزود: فرمایش علامه طباطبایی با اینکه مورد انطباق با قرآن و روایات است ولی باز نظرات مختلفی در دنیا در همین زمینه ارائه شده است؛ تا جایی که بنده می‌فهمم آن است که باید مبنایی برای فطرت عرضه کنیم. البته نظر علامه و شهید مطهری آن است که فطرت همان است که اکثریت مردم در اکثر زمان‌ها و دوره‌ها آن را انجام بدهند مانند نکاح یا اعتقاد به خدا زیرا الان هم بالای ۹۰ درصد مردم دنیا به خدا معتقدند ولو اینکه به ادیان معتقد نباشند. البته این معیارها چالش‌برانگیز است.

سه ویژگی حکمرانی

یزدانی مقدم با بیان اینکه ۳ ویژگی حکمرانی؛ قانونمندی، مشروعیت و مشارکت است، گفت: در مورد عقلانیت هم چنانچه گفته شد اگر بخواهیم معنای وبری به کار ببریم باید به نتایج آن توجه کنیم یا با توجه به آن مقاصد کنشی را انجام دهیم و امکان‌پذیر است که عقلانیت هدفمند و ارزشی با هم جمع شوند و مردم هم چنین چیزی را از عقلانیت می‌فهمند که فارابی هم در آثار خود به آن توجه کرده است و ملاصدرا هم از تعابیر فارابی استفاده کرده است.

وی افزود: در مورد فطرت هم گفته شد که فطرت به هیئت و خلقت انسان ناظر است و فطرت انسان اقتضائاتی دارد که بدون تردید دین آن را راهنمایی می‌کند؛ البته در بحث برون‌دینی باید معیار فطری‌بودن را مورد بحث قرار دهیم و رابطه فطرت و حکمرانی چیست، باید با استدلال به این نتیجه برسیم که اقتضای فطرت فلان شکل از حکمرانی هست یا نیست؟