امکان سنجی جنسیت پذیری تربیت اخلاقی در اندیشه خواجه نصیرالدین طوسی
رابطه جنسیت و تربیت و به طور خاص تربیت اخلاقی از مسائل مهمی است که بعد از گسترش مطالعات جنسیتی در تیررس و توجه اندیشمندان این حوزه قرار گرفته است. برخی از فمنیستها مانند لیبرالفمنیستها با انکار هویت زنانه و مردانه و برساخت دانستن تفاوتهای جنسیتی هیچ جایگاهی برای جنسیت در نظام تربیتی و تربیت اخلاقی قائل نیستند. اگر چه مطالعات جنسیتی چندان مورد عنایت فلاسفه و متکلمان متقدم ما نبوده است اما با تحلیل مبانی این بزرگان میتوان از نردبان بلند مطالعات جنسیتی بالا رفته و برای مشکلات و معضلات این حوزه پاسخهایی جستجو کرد.
خواجه نصیرالدین طوسی تصریحی بر تاثیر جنسیت بر تربیت اخلاقی نداشته است، و نفیا و اثباتا در این مورد صحبتی نکرده است زیرا اساسا در آن زمان به شکل کنونی مطالعات جنسیتی مطرح نبوده است. او صرفا در اخلاق ناصری در قسمت تدبیر منزل به برخی اختلافات زنان و مردان پرداخته است، اما با مداقه در ماهیت تربیت اخلاقی پرسشی به ذهن خطور میکند که آیا در اندیشه این متفکر برزگ اسلامی جنسیت میتواند به عنوان یک متغیر در تربیت اخلاقی لحاظ شود یا خیر؟
تربیت اخلاقی و علم النفس در اندیشه خواجه نصیرالدین طوسی رابطه و پیوند تنگاتنگی دارد. تربیت اخلاقی از نظر او آراستن نفس به فضائل و زدون رذائل از نفس است. خواجه مطالعات نفس شناسی را مقدمه واجب مباحث تربیتی و اخلاقی میداند. در اندیشه خواجه تربیت اخلاقی به وسیله رابطه دوطرفه نفس و بدن حاصل میشود که موید پیوند نفس شناسی و تربیت اخلاقی است.
طبق مبانی فلسفی خواجه، نفس، مجرد غیرتام است و هم در مرتبه حدوث و هم در مقام فعل نیازمند به بدن مادی است. خواجه برای تبیین رابطه نفس و بدن از روح بخاری و مزاج که از اخلاط بدن برمی خیزد، مدد گرفته است. در نظام فلسفی مشایی اساسا جنسیت جنین به روح بخاری وابسته است و تمام اختلافات زنان و مردان به تفاوت در روح بخاری برمیگردد. آنچه از مباحث نفس شناسی خواجه فهمیده شد این است که نفس و بدن در دنیا ارتباط و اتصال شدیدی با هم دارند تا جایی که خواجه نفس و بدن را مصاحب هم بیان کرده است که صفات و ویژگیهای یکی بر دیگری تاثیر خواهد داشت. بنابراین برای امکانسنجی جنسیت پذیری تربیت اخلاقی در اندیشه خواجه از مباحث نفس شناسی آغاز کردهایم اما در نفس شناسی متوقف نشده و به علم النفس در اندیشه او به منزله مدخلی برای تحلیل بهتر رابطه جنسیت و تربیت اخلاقی نگاه خواهد شد.
تربیت اخلاقی و علم النفس در اندیشه خواجه نصیرالدین طوسی رابطه و پیوند تنگاتنگی دارد. تربیت اخلاقی از نظر او آراستن نفس به فضائل و زدون رذائل از نفس است. خواجه مطالعات نفس شناسی را مقدمه واجب مباحث تربیتی و اخلاقی میداند. در اندیشه خواجه تربیت اخلاقی به وسیله رابطه دوطرفه نفس و بدن حاصل میشود که موید پیوند نفس شناسی و تربیت اخلاقی است.
طبق مبانی فلسفی خواجه، نفس مجرد غیرتام است و هم در مرتبه حدوث و هم در مقام فعل نیازمند به بدن مادی است. خواجه برای تبیین رابطه نفس و بدن از روح بخاری و مزاج که از اخلاط بدن برمی خیزد، مدد گرفته است. در نظام فلسفی مشایی اساسا جنسیت جنین به روح بخاری وابسته است و تمام اختلافات زنان و مردان به تفاوت در روح بخاری برمیگردد. آنچه از مباحث نفس شناسی خواجه فهمیده شد این است که نفس و بدن در دنیا ارتباط و اتصال شدیدی با هم دارند تا جاییکه خواجه نفس و بدن را مصاحب هم بیان کرده است که صفات و ویژگیهای یکی بر دیگری تاثیر خواهد داشت.
طبق مبانی نفس شناسی خواجه نصیر نفس انسان نمیتواند از خصوصیات جنسیتی عاری باشد و یک نفس زمانی که در حال تدبیر بدنی زنانه است و زمانی که در حال تدبیر بدنی مردانه است متفاوت عمل میکند. زیرا اولا ادراکات و گرایشات و حالات متفاوت زنان و مردان مستند به نفس و روح آنهاست زیرا این نفس است که با تصرف و تدبیر بدن مادی به دنبال طی کردن راه کمال است و ثانیا ارتباط و اتصال نفس و بدن این اجازه را به ما میدهد که نفس را از لحاظ جنسیتی جهت مند بدانیم.
تربیت اخلاقی از منظر خواجه چیزی جز به اعتدال رساندن روح بخاری که قطعا جنسیت مند است نیست و نفس با تصرف در بدن و تدبیر بدن مادی در یک ارتباط دو طرفه و دو سویه دنبال به فعلیت رساندن کمالات اخلاقی خود است. جنسیت مندی نفس تاثیر مستقیمی بر جنسیت پذیری تربیت اخلاقی دارد. مبانی نفس شناسی و ماهیت تربیت اخلاقی ما را به جنسیت پذیری تربیت اخلاقی در اندیشه خواجه نصیر خواهد رساند.
اختلافاتی که خواجه در تربیت دختران، ویژگیهای زن و مرد شایسته و وظایف فرزندان نسبت به والدین ذکر کرده است، مهر تاییدی بر این نظریه است که با تحلیل مبانی فلسفی خواجه به دست آمد.