علمگرایی افراطی مبنای اصلی نظریه هاوکینگ است
حجتالاسلام والمسلمین احمدیانی مقدم؛ استاد فلسفه حوزه علمیه، شامگاه، در نشست علمی «نقد و بررسی نظیه«اِم استیون هاوکینگ»» که از سوی مجمع عالی حکمت اسلامی برگزار شد با بیان اینکه استیون هاوکینگ، فیزیکدان برجسته انگلیسی و جزء فیزیکدانان شاخص جهانی است و کتب وی هم از پرفروشترین کتب است از جمله کتاب تاریخچه زمان وی. آنچه بیشتر بنده قصد طرح دارم مطالب کتاب طرح بزرگ ایشان است. او در سن ۲۱ سالگی فلج شد و در سن ۷۶ سالگی در سال ۱۳۹۶ در کمبریج از دنیا رفت.
وی افزود: برخی گفتهاند او الحاد خود را در اواخر عمر کنار گذاشت ولی برخی معتقدند که وی با الحاد مرده است؛ اکثر فلاسفه غربی هم از لحاظ علمی کتاب وی را زیرسؤال بردهاند و آن را غیرعلمی و صرفا برای شهرت میدانند. او نظریه خود را در قالب کپنهاگی و فیزیک کوانتوم در برابر فیزیک نیوتنی مطرح کرد که از قرن ۱۹ میلادی مورد بحث قرار گرفته است؛ فیزیک نیوتنی در باب کهکشانها نظریه دارد ولی در فیزیک کوانتوم بحث اتم مطرح است و حتی انیشتین را هم جزء مخترعان فیزیک کوانتوم میدانند؛ البته ادعای خود وی این است که هم از کوانتوم و هم نسبیت بهره برده است.
احمدیانی مقدم اظهار کرد: انیشتین از مخالفان جدی فیزیک کوانتومی کپنهاگی بود زیرا این نوع فیزیک بیشتر به محاسبات و مدلسازی ریاضی روآورده بود تا اینکه بخواهد به فهم شهودی و ملموس رو بیاورد و الان هم چیزی که در بین فیزیکدانان جهانان غالب است بحث فرمالی است. استیون هاوکینگ قائل به فیزیک کوانتوم کپنهاگی است و نظریه «ام» را هم تحت این بحث ارائه کرده است. دانشمندان فیزیک معمولا دنبال این هستند که طرحی ارائه کنند که بتواند همه نیروهای طبیعت یعنی نیروی هستهای ضعیف، قوی، الکترومغناطیس و گرانش را تحلیل کند و برای آنها دلیل و برهان اقامه کند. مثال آن همان الکترومغناطیس است که الکتر و مغناطیس ابتدا دو چیز جدا بودند ولی مکسول نظریه ترکیبی دارد و تحول زیادی در فیزیک ایجاد کرد.
استاد فلسفه حوزه علمیه با اشاره به نظریات ریسمانی، گفت: این نظریات معتقدند اگر ما در تعیین اندازهها مانند متر تا میلیونها سانتیمتر ریز شویم، ذرات حالت ریسمان مرتعش پیدا میکنند و به صورت ذره نیستند. الان ۵ نظریه ریسمانی موجود است. قبل از وی ادوارد ویتن نظریه ام را مطرح کرد ولی نظریه ام هاوکینگ پر و بال بیشتری گرفت و بیشتر مطرح شد. هاوکینگ میگوید این نظریه همه نظریات ریسمانی را در بر دارد و شامل نواقص آنها نیست زیرا آنها دچار ایراداتی در تفسیر نظر خود بودند. او این نظریه را یک نظریه واحد نمیداند بلکه نظریات مختلف را در چارچوب مدلگرایی واقعگرایی تحلیل میکند؛ البته این نظریات ممکن است در جایی تداخل داشته باشند ولی تعارضی با هم ندارند.
وی ادامه داد: هاوکینگ آنچه را در جهان ذره مطرح است به کل جهان و کهکشان سرایت میدهد و سپس وارد آغاز خلقت شده و بحث بیک بنگ را مطرح میکند و میگوید ابتدای خلقت در اثر افت و خیزها، خلا کوانتومی پیش آمده و برخی ذرات باقیمانده تبدیل به ماده شده و ماده اولیه عالم را تشکیل میدهند و این مواد کهکشانها و آفرینش را ایجاد میکنند. علمگرایی از جمله مؤلفههای اصلی نظریه ام استیون هاوکنیگ است. مراد از علم هم ساینس و علوم تجربی است که فقط تجربه را ملاک علمی بودن میداند و سایر روشها را قبول ندارد.
اعلام مرگ فلسفه در نظریه هاوکینگ
وی افزود: هاوکینگ دقیقا همین نظر را دارد و در کتاب طرح بزرگ با صراحت میگوید فلسفه مرده است و کاری که فلاسفه بر عهده داشتند نتوانستند انجام دهند و الان سؤالاتی وجود دارد که خود فیزیکدانان باید جواب دهند. مبنای دیگر در نظریه هاوکینگ هم ابزارگرایی است. ابزارگرایان معتقدند قوانین و نظریات صرفا ابزارهایی برای پیشبینی پدیدهها هستند لذا نه قابل تایید و نه قابل تکذیب هستند. او میگوید کسی نمیتواند تعیین کند چه چیزی حقیقی است و تمامی آنچه یک نفر میتواند انجام این است که بیابد کدام مدل جهانی ریاضی را که ما در آن زندگی میکنیم توصیف کند و یک نظریه مدلی از جهان یا بخشی از آن است یعنی نظریات تصاویری ذهنی از عالم را در اختیار ما قرار میدهند و واقعیتی ندارند.
احمدیانی مقدم با بیان اینکه واقعگرایی از دیگر ویژگیهای نظریه ام هاوکینگ است، تصریح کرد: او میگوید واقعیتی فرای پدیده و واقعیت فینفسه وجود ندارد؛ کانت میگفت ما نمیتوانیم به واقع دست یابیم ولی هاوکینگ میگوید همان چیزی که در کوانتوم رخ میدهد میتوان به جهان پدیدهها هم سرایت دهیم؛ در فیزیک کوانتوم، آزمایشی با عنوان آزمایش دوشکاف را داریم که با نور و الکترون انجام دادهاند یعنی نور و الکترون را از صفحهای با دو شیار عبور دادند و دیدند که این نور و الکترون که باید در دو نقطه اثر بگذارد فراتر از آن مؤثر است لذا بحث عدم قطعیت را پیش کشیدند و گفتند که ما مکان و زمان دقیقی برای الکترون نمیتوانیم مطرح کنیم. اینها نتیجه گرفتند که ما نمیتوانیم زمان و مکان دقیقی را مطرح کنیم.
استاد فلسفه حوزه علمیه با بیان اینکه مراد از انفجار بزرگ به معنای تورم و استنباط بسیار سریع و بزرگ است نه آن چیزی که در ذهن ما هست، اظهار کرد: هاوکینگ این مسئله را به کهکشانها و اصل خلقت تعمیم داد و در مورد انفجار بزرگ گفت که ما فقط یک جهان و واقعیت نداریم بلکه ده به توان ۵۰۰ جهان داریم و یکی از جهانها، جهان ما هست؛ او میگوید ما شانس داشتهایم که جهان ما در بین این همه جهان به این شکل خوب درآمده است. او میگوید ما آینده و تاریخ مشخصی نداریم و این ما هستیم که به تاریخ تعین میبخشیم و میسازیم.
احمدیانی مقدم به نقد مبانی فلسفی هاوکینگ پرداخت و گفت: مبناییترین مؤلفه در نظریه ام علمگرایی و انحصار روش تجربی است. نقد ما این است که چرا باید راههای معرفت و شناخت دیگر را بر روی خودمان ببندیم و خود را در دستیابی به علوم محدود کنیم و قائل به مرگ فلسفه شویم؛ خود وی هم وارد تفلسف شده است و خود را در قامت یک فیلسوف قرار داده است در عین اینکه قائل به مرگ فلسفه است؛ او مباحث فلسفه فیزیک را بیشتر از فیزیک در کتاب خود بیان کرده و حتی تاکید دارد که پرسشهای وی فراتر از فیزیک باید پاسخ داده شود ضمن اینکه اگر همه چیز تجربی باشد در این صورت او چگونه کهکشان را که ماورای تجربه است میتواند وارد آزمایشگاه علوم تجربی کند.
نفی علیت با استناد به علوم تجربی
احمدیانی مقدم با بیان اینکه روش تجربه محدودیت زیادی دارد و ما باید از عقل و نقل و حتی تاریخ در دستیابی به علوم بهره ببریم، تصریح کرد: وی به نظریه عدم قطعیت هایزنبر استناد زیادی دارد در حالی که یکی از دلایل عدم قطعیت عدم علم ما به موضوع است و ممکن است پیشرفت علم این جهل را برطرف کند. البته هاوکینگ ماهیت ذرات را متغیر میداند و میگوید این ربطی به جهل ما ندارد زیرا همه چیز در حال تغییر است و چیز ثابتی وجود ندارد؛ او از اصل عدم تعین، اصل علیت را زیر سؤال برد در حالی که پیشبینی ناپذیری یک امر را نمیتوان به یک امر فرافیزیکی نسبت دهیم. اگر علیت را زیر سؤال ببریم پس هیچ چیزی در عالم به چیز دیگری ارتباط پیدا نمیکند.
استاد فلسفه حوزه علمیه بیان کرد: در مورد ابزارانگاری در نظریه وی هم باید گفت دانشمندان جهان برای حل مسائل علمی نظریات متناقض را با هم میسنجند و از دل آن نظریه دیگری بیرون میآورند وگرنه پذیرش دو نظریه متناقض ناممکن و در تضاد با علم و تجربه است.