نشست علمی “جایگاه علوم عقلی در گام دوم انقلاب” برگزار شد+خلاصه نشست

پیش نشست همایش ملی جایگاه حکمت اسلامی در انقلاب اسلامی” با عنوان “جایگاه علوم عقلی در گام دوم انقلاب” پنج شنبه ۴ مهر ۱۳۹۸ در سالن اجتماعات مجمع عالی حکمت اسلامی با حضور حجج اسلام و المسلمین حمید پارسانیا و عبدالحسین خسروپناه و دبیر علمی حجت الاسلام  والمسلمین سید احمد غفاری برگزار شد.

در ادامه مروری خواهیم داشت بر خلاصه ای از مباحث مطرح شده:

در ابتدای این نشست حجت الاسلام دکتر سید احمد غفاری قره باغ، دبیر علمی نشست طی سخنانی ضمن تشکر از مجمع عالی حکمت اسلامی به سبب ورود به بحث مهم بیانیه گام دوم انقلاب گفت: امتداد آموزه های حکمی و عقلانی در اندیشه اسلامی و تأثیرگذاری آنها در اندیشه سیاسی انقلاب اسلامی انکارناپذیر هست. رهبران بزرگوار انقلاب اسلامی حضرت امام خمینی(ره) و خلف صالح ایشان رهبر معظم انقلاب اسلامی با صراحت به تأثیرگذاری اندیشه حکمی و عقلانی اسلامی در آموزه های سیاسی انقلاب اسلامی تصریح فرمودند. این نشست تلاش خواهد کرد با رویکرد تحلیلی به مؤلفه های بنیادین در این زمینه اهتمام بورزد.

غفاری در ادامه سخنانش افزود: به بنیادی ترین عامل در اندیشه اسلامی که یک عامل معرفت شناختی هست خواهم پرداخت. به نظر می رسد ریشه ای ترین عامل در تفکیک اندیشه اسلامی و اندیشه غربی نحوه مواجهه اندیشه سیاسی اسلام با هویت عقل هست، تقابل بنیادی میان عقل مدرن (غربی) در تمدن غربی و عقل در فرهنگ و اندیشه اسلامی که بنیاد همه تفاوتها و فاصله ها میان دو تمدن اسلامی و غربی هست. امتداد این دو در تکون علوم اسلامی و انسانی و امتداد این دو در ابعاد اجرایی و سیاستگذاری قابل پی گیری هست. استدعا دارم که استاد راجع به نکات مفهومی عقل مدرن و عقل الهی(عقل در فرهنگ اسلامی) افاضه بفرمایند.

در ادامه این نشست حجت الاسلام والمسلمین دکتر حمید پارسانیا عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی و استاد دانشگاه باقرالعلوم(ع) به ارائه سخن پرداخت و گفت: در گام دوم انقلاب که بیشتر ناظر به استقرار انقلاب هست با خصوصیتی که انقلاب اسلامی ایران دارد که به یک انقلاب سیاسی محدود نمی شود، هر چند که نقطه عطف آن در یک افق سیاسی ظاهر و آشکار شده است. هر انقلاب اجتماعی قاعدتا باید در عرصه سیاست بروز و ظهور داشته باشد. این انقلاب صرفا اقتصادی و یا ناظر به بخش و نهادی از نهادهای اجتماعی نیست، بلکه انقلاب همه جانبه ای است که شکل تمدنی و فرهنگی دارد. برخلاف انقلاب هایی که طی قرن بیستم نوعا انجام می شد و اغلب آنها الگویی از فرهنگ و تمدنی را می گرفت که برای مقابله با حضور استعماری آنها پدید می آمد، یعنی انقلابهای ضد استعماری بود.

وی با بیان اینکه انقلابهای سیاسی استقلال طلبانه بود اما در قالب ایسمها و مکاتب مدرن در جهان دو قطبی آن روز که بلوک شرق و غرب بود شکل می‌گرفت، اظهار کرد: انقلاب اسلامی ایران، انقلاب تکبیر بود، انقلاب توحید بود. انقلاب فرهنگ و تمدن اسلامی بود. بعد از بیش از دویست الی سیصد سال هجومی که از ناحیه جهان مدرن و جهان غرب در ابعاد مختلف سیاسی، اقتصادی و فرهنگی در آن واقع شده بود. در واقع نقطه عطفی بر این مقاومت بود.

این استاد حوزه و دانشگاه تصریح کرد: اگر نگوئیم اصلی ترین، قاعدتا یکی از وجوه تمایز فرهنگ و تمدن اسلامی، یکی از مهمترین وجوه تمایز، نحوه رویکرد و نگاه فرهنگ و تمدن اسلامی به عقل و عقلانیت اسلامی است. همان طور که جهان مدرن را با نوع نگاهش به عقل و عقلانیت و به دنبال آن نوع مواجهه با علوم عقلی می توان شناخت و معرفی کرد و همین گونه می شناسانند و معرفی می کنند. کسانی که راجع به این جهان بحث کرده اند. از مشهورترین کسانی که در قلمرو حوزه اجتماعی سخن گفته است ، ماکس وبر است. او خصوصیت جهان مدرن با نوع عقلانیتش می‌شناسد.

پارسانیا در ادامه سخنانش تصریح کرد: از دیدگاه او عقلانیت مهمترین خصوصیت جهان مدرن است. او جهان های مختلف را با مدلهای عقلانیتشان معرفی می کند و کنشهای رفتارهای انسانی را براساس عقلانیت و معرفتی که بر کنش مستقر شده تقسیم‌بندی می کند. از دیدگاه او جهان مدرن با غلبه عقلانیت ابزاری شکل می‌گیرد. تعبیری که او به کار می برد، ابزاری است. معتقد است مدل‌های دیگری از عقلانیت می تواند وجود داشته باشد و حتی معتقد است فرهنگهایی در تاریخ بوده اند که با عقلانیت های دیگری شکل گرفته بودند و الان اثری از آن فرهنگها نیست. از دیدگاه او آنچه که امروز در جهان غرب زنده است مدلی از عقل است که تعین اجتماعی پیدا کرده و در بین انسانها حضور به هم رسانده که می شود عقلانیت. یک نوعی از عقلانیت است که او آن را عقلانیت ابزاری می نامد. این عقلانیت، لوازم زیادی دارد که معتقد است که قبل از او برخی ها با وجود اینکه به این عقلانیت روی آورده بودند و با آن کار می کردند اما اساسا با لوازم آن چندان آشنایی نداشتند. برخی از لوازم را او روشن و شفاف می کند که قبل از او شفاف نبود و برخی بعد از او شفاف تر می شود و بعضا معتقدند وبر به آنها توجه داشته اما فرصت اجتماعی نبوده که بتواند آنها را به راحتی بیان کند. یکی از تأثیرات این عقلانیت ابزاری در علم است، علم مدرن هم ویژگی‌های جدیدی پیدا کرده است. ساینس به معنای دانش تجربی آزمون‌پذیر، علم است و آنچه که خصوصی آزمون پذیری را نداشته باشد علم نامیده نمی شود. این عقلانیت معطوف به هدف است. مراد وبر از هدف، اغراض دنیوی قابل دسترس در این عالم است. چیزی که بعدها می گویند این همان عقلانیتی است که تسلط و کنترل این عالم را در خودش دارد. پیش بینی و پیشگیری نسبت به عالم، هدف علم است.

 

 

در ادامه این نشست حجت الاسلام دکتر خسروپناه معاون علوم انسانی و هنر دانشگاه آزاد اسلامی به ارائه سخن پرداخت و گفت: برای اینکه جایگاه علوم عقلی در گام دوم انقلاب روشن شود، لازم است که دو مقدمه عرض کنم. مقدمه اول این است که سه دسته نظریه داریم؛ که این سه دسته نظریه در طول هم هستند. دسته اول نظریه های انتزاعی(مربوط به فلسفه محض) هستند. در ادامه و امتداد این نظریه ها به نظریه های ایدئولوژیکی(انضمامی) می رسیم و در ادامه به نظریه های ساختاری یا کاربردی می رسیم، یعنی براساس نظریه های اول و دوم، به نظریه های کاربردی در مسائل جامعه برسیم. اساسا جامعه با ساختارها ارتباط دارند. زندگی مردم با نظریه های کاربردی در ارتباط است. سبک زندگی مردم را این ساختارها جهت می دهند.

حجت الاسلام دکتر خسروپناه:

بیانیه گام دوم انقلاب بر نظریه نظام انقلابی استوار است

 کل بیانیه گام دوم انقلاب بر نظریه نظام انقلابی استوار است که سه رکن دارد؛ خودسازی، جامعه پردازی و تمدن سازی.

وی افزود: بنده معتقدم کل بیانیه گام دوم انقلاب بر نظریه نظام انقلابی استوار است که سه رکن دارد؛ خودسازی، جامعه پردازی و تمدن سازی. ذیل این سه رکن، بحثهای دیگری که مقام معظم رهبری دارد نظریه آزادی، استقلال، عزت، مقاومت، پیشرفت و … است. این مباحثی که در گام دوم مطرح شده است عمدتا مربوط به نظریه های دسته دوم است که قبلا در مقدمه گفتم. یعنی در واقع مقام معظم رهبری در این بیانیه نظریه های خود را بیان فرمودند. حتی آزادی را بر مبنای استقلال تعریف می کنند. در ابتدا چهل سال گذشته را نقد و بررسی می کنند و نقاط قوت و ضعف را بیان می کنند، راهکارهای ادامه کار را بیان می فرمایند و … .

خسروپناه در ادامه سخنانش گفت: بنده با شناختی که از منظومه فکری امام و رهبری دارم و کارهایی که امثال شهید صدر و شهید مطهری و استاد مصباح و استاد جوادی آملی و آیات عظام دیگر کردند، مقام معظم رهبری توانستند حکمت اسلامی را در مباحث فروعات هستی شناختی، ارزش شناختی و … همان نظریه های دسته اول پیدا کنند. مخصوصا اینکه با فلسفه غرب درگیر شدند و … . این بزرگانی که نام بردم در چهار دهه اخیر توانستند از این علوم عقلی در دسته دوم نظریه ها استفاده کنند.

وی تأکید کرد: الان ما نظریه عدالت حکمی را داریم. امنیت حکمی را داریم، البته منظورم این نیست که باب بحث بسته شده است. برخی از دوستان امنیت اجتماعی بر مبنای حکمت متعالیه نظریه پردازی کردند، یا در حوزه پیشرفت یا در حوزه معنویت و … . دکتر غفاری دو جلد کتاب در مورد معنویت دارند که نظریه های معنویت را که مبتنی بر نظریه های اومانیستی و لیبرالیستی هست را نقد کردند و معنویت اسلامی را مبتنی بر حکمت اسلامی مطرح کردند و در این راه در حال پرورش بیشتر هستند. پس ما در دو دسته اول نظریه کارهای زیادی را انجام دادیم. بیانیه مقام معظم رهبری دسته دوم را پوشش می دهد. آنچه بر زمین مانده این است که باید با کمک حکمت و فقاهت، نظریه های دسته اول و دوم را به کار بگیریم و ساختاری تقسیم کنیم تا بتوانیم مسائل را کاربردی وارد جامعه کنیم.

 

گزارش کامل این نشست به زودی در سایت مجمع عالی حکمت اسلامی منتشر می شود.