سی و هشتمین جلسه کار گروه حکمت عملی(سلسله جلسات ششمین بزرگداشت علامه طباطبایی ره) با موضوع “نگاهی انتقادی به برداشت های معاصران از حکمت عملی علامه طباطبایی” ارائه آقای دکتر حسام الدین شریفی یکشنبه ۲۵ آبان ساعت ۱۸ در مجمع عالی حکمت اسلامی (حضوری و مجازی) برگزارشد.
خلاصه مباحث مطرح شده بدین شرح می باشد:
علامه طباطبایی علوم را به نظری حقیقی و عملی اعتباری تقسیم میکند. علوم عملی اعتباری، برآورده کننده نیازهای انسان در زندگی دنیوی و اجتماعی او هستند که در خارج فاقد مصداق حقیقی میباشند و هیچ حد و برهانی بر آنها اقامه نمیشود. این علوم، جزئی و انگیزشی هستند و انسان را به سوی عمل ترغیب میکنند و بدون واسطه به عمل میانجامند.
الف: برخی این تقسیم را بدون ارتباط با تقسیم حکمت به نظری و عملی توسط حکمای سابق میدانند.
ب: عدهای این دو تقسیم را بر یکدیگر منطبق دانستهاند. به همین سبب از نظر آنها حکمت عملی، علمی اعتباری و متشکل از قضایای انگیزشی و انشائی است. این دسته خود به دو گروه تقسیم میشوند:
- حکمت عملی، بدون نفس الامر ولی دارای منشأ و غایتی حقیقی است که برهان در آن راه ندارد.
- حکمت عملی، با آنکه انشائی و اعتباری است، دارای نفس الامر است و برهان در آن جاری میشود.
بررسی دیدگاهها
به نظر میرسد، تقسیم علوم به حقیقی (نظری) و اعتباری (عملی) تقسیمی است متفاوت با تقسیم حکمت به نظری و عملی. زیرا:
- به تصریح علامه، علوم اعتباری عملی، در خصوص نقش آراء جزئی وهمی و اعتباری در رسیدن انسان به کمال هستند و به همین سبب با حکمت عملی متفاوتند. زیرا به بیان حکما، حکمت عملی در خصوص آراء کلی عقلی و برهانی برای رسیدن به کمال است که بدون واسطه به صحنه عمل وارد نمیشوند.
- تقسیم علوم به نظری حقیقی و عملی اعتباری و تحقیق پیرامون اعتباریات به تصریح علامه و شاگردان ایشان، ابتکاری جدید و بدون سابقه بوده است، پس نمیتوان آن را منطبق بر تقسیم حکمت به نظری و عملی دانست که دارای سابقهای طولانی در حکمت و فلسفه است.
- با مراجعه به آثار علامه مشخص میشود که در آثار ایشان از حکمت عملی برهانی هیچ ذکری به میان نیامده است ولی ایشان، در کتابهای مختلف خود، به لزوم تبیینهای برهانی عقلانی از احکام عملی دین تأکید میکند و خود نیز به چنین تبیینهای اقدام کرده است که اینها را میتوان حکمت عملی از نظر علامه دانست.