“دیدگاه متعالی علامه حسن زاده آملی به مسائل علم کلام” در جلسه گروه علمی کلام+خلاصه بحث

دویست  وبیست و یکمین جلسه گروه علمی کلام با موضوع “دیدگاه متعالی علامه حسن زاده آملی به مسائل علم کلام” با ارائه حجت الاسلام والمسلمین سید علی طباطبائی سه شنبه ۴ آبان ساعت ۱۹ در مجمع عالی حکمت اسلامی به صورت (حضوری و مجازی) برگزار شد.

خلاصه مباحث مطرح شده به شرح زیر است:

استاد رضانژاد: به‌ مناسبت ایام رحلت علامه آیت ‌الله حسن‌ زاده آملی تاکنون دو نشست برگزار شد؛ یکی بحث آثار کلامی علامه حسن‌زاده آملی توسط استاد شهسواری، نشست دوم مهدویت در آثار علامه حسن‌زاده با تاکید بر مسئله غیبت و ظهور توسط استاد اسحاقیان و اکنون جلسه سوم را  قبل ‌از چهلم استاد علامه حسن‌زاده برگزار می‌ کنیم.

استاد طباطبایی: رخداد سنگین و تلخ رحلت استاد عظیم‌الشأن، محدث عالی‌قدر، فقیه صمدانی ، حکیم متأله، عالم ربانی، ریاضی‌دان عظیم‌الشأن، اخترشناس کم ‌نظیر، ادیب، جامع معقول و منقول ‌و مشهور،  آیت حق علامه حسن‌زاده را تسلیت عرض می‌کنم  و باید گفت غم فراق ایشان هرگز در خاطرمان نمی‌گنجد.

مرحوم محقق لاهیجی دو مطلب مهم پیرامون شرح تجرید دارد که قابل تامل است ؛ محقق لاهیجی گفته است کلام شیعه امامیه و فلسفه امامی یکی است،  نکته دوم  اینکه   نزدیک بودن تفکر امامیه با تفکر معتزلی به این دلیل است که تفکر معتزلی (نسبت‌ به نحله های غیر شیعی دیگر ) به فلسفه نزدیک‌تر است ؛ در واقع امامی دارای مکتب کلامی است و منابع اصلیِ مبانی ِکلامی امامیه از ذوات مقدس معصومین علیهم‌السلام گرفته‌شده نه آن که  ناظر به معتزله یا تحت تأثیر آن باشد. ( مقدمه شوارق مرحوم لاهیجی در شرح تجرید الاعتقاد شیخ طوسی)[۱].

مرحوم محقق طوسی حکیم بودند و (برای اهداف خاص علمی ) بر کرسی کلام نشستند و  بیشتر مطالب فلسفی شان ناظر به فلسفه اشراق است.

به تعبیر آیت‌الله جوادی آملی در شرح اشارات ، در بسیاری از مسائل، محقق طوسی در مسائل فلسفی، جذب شیخ اشراق شد .  مثلا فاعل بالعنایه مشاء را نپذیرفت و فاعل بالرضا اشراقی را قبول کرد و در علم حقتعالی هم نظریه اشراق را پذیرفت.

مساله امامت در فلسفه اثباتش ممکن است اما اثبات تک تک ائمه علیهم السلام در فلسفه ممکن نبود لذا  خواجه طوسی برای اثبات این موارد تجرید را نوشت و مبانی محقق طوسی در تجرید  با مبانی کلامی قبل‌از ایشان اصلا قابل‌مقایسه نیست مثلاً این ‌که بحث دوام فیض با حدوث عالم منافات ندارد این را خواجه طوسی دنبال کرد؛ همه متکلمین شیعی عالم را حادث می‌داند و  مسئله حدوث عالم در کنار موضوع دوام فیض  را خواجه طوسی حل کرده‌است ؛ از این رو محقق لاهیجی کلام شیعی را همان فلسفه شیعی دانسته‌ است.

علامه حسن‌زاده آملی با  شجاعت گفتند که محقق طوسی فقط برای اثبات امامت، کتاب تجرید الاعتقاد را نوشت و به‌ خاطر همین بحث اثبات امامت، متأسفانه کتابشان از حوزه درسی  خارج شد؛ این دردی است که چرا این کتاب و بحث امامت در حوزه درسی مورد غفلت واقع شد. محقق طوسی به کلام آبرو داد این جمله‌ای است که   بزرگان همواره بر آن تاکید می ‌کنند. علامه حسن ‌زاده بیش ‌از ۵۰ سال تدریس داشته‌اند در قم، تهران، آمل و در علوم گوناگون و مراتب مختلف تدریس کرده‌اند؛ هزاران نفر در علوم مختلف شاگرد وی بودند به نوعی ایشان نسبت‌ به شاگردان خود معتقد بودند که  هر کسی از ظن خود شد یار من ، از درون از درون من نجست اسرار من.

گاهی علامه با من درددل می‌کرد که مطالب گسترده‌ای دارند،  برخی درد دل ها را که می‌شود گفت این است که استاد حسن زاده گفتند  دوره‌های مختلف درس را شروع کردم که چند نفر را شکار کنم ولی پیدا نکردم ، ایشان معتقد بودند انسان با دانستنی‌ها منور نمی‌شود دانشمند در عالم فراوان است ولی روح و ریحان کم است، یک‌بار استاد حسن‌زاده می‌فرمودند این‌ها که می‌بینید در بین راه اطراف من حرکت می‌دهند، شانه به شانه می‌آیند این‌ها برای دنیایشان مرا می‌خواهند ایشان گاهی می‌گفتند این رفت‌وآمدهای برخی افراد فقط وقت مرا می‌گیرد و این مدت زمان که من  فرصت نمی کنم و دست به قلم نمی‌برم برایم فاجعه است. علامه شاگردهای مختلفی  داشتند که گاهی خود شاگردان، همدیگر را نمی‌شناختند؛ زمانی خدمت آیت‌الله جوادی آملی بودیم به ایشان گفتم خدا به مرحوم علامه طباطبایی نعمتی    داد  که به شما نداد و آن نعمت هم این است که   شاگردانی مثل شما و علامه حسن‌زاده آملی است که خداوند به علامه طباطبایی عنایت کرد.

یک‌ بار علامه  گفتند استاد قاضی طباطبایی قبل‌ از رحلت دستورالعمل‌هایی به شاگردان دادند و گفتند بعد از ارتحال من و  برای رابطه داشتن با من در بیداری فلان دستورالعمل را انجام بدهید و اگر در خواب خواستید مرتبط شوید فلان کار را انجام دهید؛ پس ادعای شاگردی بزرگان ادعای بالایی است، ویژگی‌های و شرایط خاصی می‌طلبد. علامه حسن زاده می‌فرمودند صرف اسم و عنوان و درس و خواندن مهم نیست مهم آنست که انسان بداند در ملکوت چه می‌کند به تعبیر علامه جوادی آملی علوم دنیایی در برزخ وارد نمی‌شود.

گفته شد علامه حسن‌زاده گریه کردند که چرا تجرید الاعتقاد شیخ طوسی به‌خاطر بحث امامت از حوزه درسی خارج شده‌است، در واقع ایشان در مسئله ولایت واقعاً ذوب بود، شدت و غلظت دفاع از ولایت و تولی و تبری در رفتار ایشان، بی‌نظیر بود.

 

نظرات اساتید حاضر در جلسه:

استاد رضانژاد:   به دلیل موضوع جلسه توقع می‌رفت چند نظریه خاص و متعالی علامه حسن‌زاده را بفرمایید تا در موضوع کلامی استفاده شود.

استاد اسدی:  از مطالب استاد طباطبایی استفاده کردیم قبلاً عرض کردم استاد حسن‌زاده چند بار برای بر اهمیت کتاب تجرید الاعتقاد تجرید الاعتقاد بحث کردند؛  در دهه ۴۰ و ۵۰ که ما به قم آمدیم فضای علمی به‌گونه‌ای بود که خصوصا در بین برخی طلاب جوان نوعی تفکر روشن‌فکریِ خارج از اعتدال وجود داشت و به نوعی تحت تاثیر علوم جدید بودند ذکر شده است که طلاب قبل‌ از غروب در مدرسه فیضیه جمع می‌شدند مباحثی داشتند، روزی یک نفر روی سکوی سنگی مدرسه  ایستاد اول خطبه خواند  و از فلسفه طلبه شدن سخن گفت و این‌که اسلام را باید خوب شناخت و به دنیا تبیین کرد بعد  نسبت‌به موضوع اسلام و کمونیزم نکاتی را مورد تاکید قرار داد (فضای علم زدگی به این شکل بود ).

باید توجه کنیم که در آن زمان گاهی این فکر بود که کتب قدیمی،  را به نوعی بدون اولویت می‌ دانستند،  استاد ما مرحوم انصاری  گفتند خدا امام‌خمینی را رحمت کند که با آمدنش تأکید بر مسائل اسلامی داشت و حتی اصطلاحات  بیگانه را هم به کار نمی‌برد و تبیین اسلام  در قالب‌ های مادیگری را  نفی می‌کرد ؛ شاید دغدغه علامه حسن‌زاده آملی اشاره به  دلیل همین مشکلات بی توجهی به آثار اسلامی قدماء بوده است و این که باید توجه و دقت عمیق به آثار و میراث قدماء  داشته باشیم.

استاد سید محمد طباطبایی:  پیشنهاد می‌کنم بحث خلأ تدوین کتب آموزشی را مورد توجه قرار بدهیم، چند دهه قبل شهید صدر بحث حلقات را در اصول نوشته مرحوم شعرانی شبیه این کار انجام داد، آیا برای آراء کلامی علامه حسن‌زاده آملی نمی توان چنین کاری انجام شود؟ یعنی در موضوع علم کلام کتابی مثل حلقات می‌خواهیم که با مبانی امثال علامه حسن‌زاده آملی و دیگر بزرگان نوشته شود.

استاد خزائلی:   تعمدی در بحث تدریس و عدم تدریس امثال کتب خواجه ‌نصیر وجود نداشته گاهی به‌ خاطر ادبیات کتاب‌های قدیمی یا مسائل دیگر این اتفاق افتاده است.

استاد سیدعلی طباطبایی:  بله علامه حسن زاده هم موضوع تعمد را مطرح نمی‌کند بلکه از کنار رفتن این کتاب از حوزه تدریسی متاسف بودند.

استاد مصطفی‌پور: با توجه به‌عنوان بحث توقع می‌رفت که این تعالیِ کلام علامه حسن‌زاده بحث شود یعنی   تعالی را تبیین کنیم، معیار متعالی بودن کلام از نظر استاد حسن زاده چیست؟

در جلسه‌ای از مباحث کلامی ،علامه حسن‌زاده بیان می‌کرد  من مطالب را فقط علمی نمی‌دانم بلکه آن‌ها را یافته‌ام و گاهی به شاگردان و مخاطبان  می‌فرمودند به من نگویید سطح بحث رو پایین بیارید، شما خودتان را بالاتر بکشید.

استاد شهسواری: ضمن تشکر از استاد طباطبایی، شاید قید متعالی که در بحث کلام مطرح شده است از این باب است که مباحث فلسفی به یک معنا کلامی است اگرچه با منهج فلسفی است؛ در کل مطالبی که از علامه حسن‌زاده آملی نقل می‌شود مثلاً درمورد کنار رفتن تجدید الاعتقاد فقط  از تاسف استاد حسن زاده نقل‌قول می‌کنند ولی شرح و تبیین و منظور دقیق علامه را بیان نمی‌کنند.

یکی از مسائل مهم، موضوع تفصیل مفضول بر فاضل است که درمورد امیرالمومنین علیه‌السلام مطرح می‌شود مرحوم علامه حسن‌زاده بحث می‌کنند و تعلیقه  ای می‌زنند و می‌گویند این حرف مختص خودم است که می گویم:  اصلا چنین سنخیتی وجود ندارد باید سنخیتی باشد تا برتری معنا دهد در حالی که امیرالمؤمنین علیه‌السلام با دیگران قابل‌مقایسه نیستند که تقدم فاضل بر مفضول و مفضول بر فاضل مطرح شود.

استاد قیومی: بنده از مطالب جناب استاد طباطبایی بهره بردم، علامه حسن‌زاده نگاه مثبتی به گذشتگان داشتند و از این باب بسیاری از اشکالات که بر ابن‌سینا و ملاصدرا گرفته می‌شد، را توجیه می‌کرد سوالی هم دارم که فاضل مقداد (که  سخنش عصاره کلام خواجه است) می‌گوید ما سوی الله هم زمانمند هستند و استدلال فلسفیِ مشائی می‌آورد که ما سوی الله همه حادث هستند،  در بحث موجبیت، فاعل مختار را استثنا می‌کند و در برخی موارد طرف متکلمان را می‌گیرد باتوجه به این مسائل، تاکیدی  که ( بر اساس کلام محقق لاهیجی ) بر خواجه طوسی و آثار وی  می‌شود، چه تحلیلی دارد؟

پاسخ و جمع‌بندی استاد سید علی طباطبایی:  هدف بنده از این مباحث گفتم آنست که ما به دیدگاه متعالی توجه داریم ، دیدگاه علامه در کلام متعالی است کلام شیعی هم البته متعالی است که چکیده  مکتب امامی و متخذ از اهل ‌بیت علیهم‌السلام است ( در مقابل کلامی که تحت تاثیر نظر دیگران باشد ). کلام از دیدگاه علامه حسن‌زاده آملی را در رساله امامت و رساله انسان کامل از دیدگاه نهج‌البلاغه و … می‌بینیم که در این آثار ایشان در بسیاری از موارد ، وارد  بحث‌های فلسفی و عرفانی می‌شوند پس دیدگاه کلامی ایشان، دیدگاه فلسفی وی است مثلاً بحث جبر و اختیار، یا بحث جمع کردن حدوث عالم و دوام فیض را بررسی می‌کنیم این‌ها از مباحث کلامی ایشان است، علامه حسن‌زاده  حدود ۵۰ سال قبل دغدغه داشتند که مسائل کلامی با محوریت امامت از حوزه درس خارج نشود.

ما در  بحث‌های حساس کلامی،  حوزه‌های علمیه مشکل داریم و جای   کار زیاد داریم .   رساله علم امام ِ مرحوم علامه حسن‌زاده بین حوزه‌های علمیه باید جایگاه بهتری داشته باشد . مسئله جانشینی و شاگردی ایشان علامه حسن‌زاده به نوعی دچار ابهام و مشکلاتی شده و برخی ادعای شاگردی خاص می‌کند.

استاد رضانژاد:  در هفته‌های آینده ( آبان‌ماه ) چهلم علامه حسن‌زاده آملی است چند برنامه برگزار می‌شود یکی در مجمع عالی حکمت با سخنرانی چند شخصیت که برای مخاطبان، به‌ صورت مجازی انجام خواهد شد و برنامه دیگر  در دفتر مقام‌معظم رهبری به‌صورت حضوری از سوی دانشگاه‌های مختلف مثل دانشگاه قم.

نکته بعد نشست‌های مرتبط با کنگره علامه طباطبائی قدس‌سره است که در چهلمین سالگرد ایشان برگزار می‌شود، همایش ها از ۲۴   آبان   شروع می‌شود در گروه کلام هم بحث‌های کلامی  مرتبط با علامه قابل‌انجام است .

نکته آخر اینکه ما نشست‌های علمی با موضوعات اعلان‌شده را می‌توانیم پیشنهاد دهیم که تا آخر سال اجرا شود ، معاونت پژوهش مجمع عالی حکمت درخواست کرده تا آخر امسال نشست‌های علمی مورد نیاز گروه‌ها را بیان کنید که در برنامه‌های مجمع بررسی شود این موضوعات باید در هیئت‌مدیره طرح و استاد و ناقدین تایید و  تعیین گردند و سیر اداری آن انجام شود.

[۱] شَوارقُ الاِلهام فی شَرح تَجریدِ الاعتقاد تألیف عبدالرزاق لاهیجی، شرح مزجی به زبان عربی بر تجرید الاعتقادِ نوشته خواجه نصیرالدین طوسی (م۶۷۲ ه.ق). این شرح پس از مجموع شروح میرسید احمد علوی بر تجرید، مفصل‌ترین شرح این کتاب به شمار می‌آید.