حجت الاسلام و المسلمین حسن رمضانی؛ عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی و استاد حوزه علمیه ۱۶ بهمن ماه در نشست علمی «سیره سلوکی عرفای متاخر» که در مجمع عالی حکمت اسلامی برگزار شد، گفت:
آغاز سخن را با دو عبارت از عرفای متقدم شروع میکنم تا بنایی برای تبیین سیره سلوکی علمای متاخر باشد. اول سخنی از ابوبکر کتانی است که در تعریف تصوف گفته است: التصوف صفاء و مشاهده؛ تصوف یعنی اینکه انسان پاک و منزه شود و از امور منفی و تعلقات خود را دور کند و حق و حقیقت را مشاهده کند. تصوف دو مرحله دارد که یکی پاکسازی و صافشدن و دیگری مشاهده حقیقت است. سخن دیگر هم از ابوعلی رودباری است که در تعریف صوفی میگوید: الصوفی من لبس الصوف علی الصفا و … .صوفی واقعی کسی است که لباس پاییندست و ساده بپوشد البته بر اساس صفا و نه ریا و در راستای شریعت مصطفی قرار بگیرد و عقاید و رفتارهای او هم براساس شریعت پیامبر(ص) باشد؛ دنیازده و دنیاطلب و دنبال چرب و شیرین دنیا نباشد. در دید او هیچ فرقی میان سنگریزه و طلا و نقره و کلوخ نباشد و برای او این مسائل فرقی نکند مگر اینکه به واسطه آن برای خود و اهل و عیال و دیگران مشکلگشایی کند. همچنین فرموده است اگر غیر از این خصوصیات باشد سگ کوفی بهتر از هزار صوفی غیرواقعی و مدعی.
عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی با اشاره به سیره برخی از عرفای متاخر چون سیدعلی قاضی طباطبایی، علامه طباطبایی، حسینقلی همدانی، امام خمینی و علامه حسنزاده آملی، افزود: این بزرگواران قلههای عرفان و تصوف اصیل هستند، سیره عملی آنها به دو قسم علمی و عملی تقسیم میشود؛ در بعد علم و طلب دانش، جناب آخوند ملاحسینقلی همدانی و سایر عرفایی که نام بردیم توجه شدید و اکیدی بر کسب دانش داشتند. آخوند ملاحسینقلی همدانی یک فقیه، دانشمند و اندیشمندی بود که در فقه و اصول و عرفان حرف اول را میزد همچنین سیدعلی قاضی طباطبایی، شاگردی را که قریبالاجتهاد و یا مجتهد نبود به درس نمیپذیرفت. قلههای دیگر عرفان و تصوف هم در فنون و علوم مختلف مجتهد و متخصص و وارد در این شعب بودند و اینطور نبود که نسبت به علم و معرفت بیتوجه باشند بلکه به همه شاخههای علم توجه داشتند ولی خدا را علم واقعی میدانستند.
استاد حوزه علمیه اضافه کرد: برخی با تکیه بر فرمودهای از فرمایشات امام صادق(ع) که فرمودند: «انما العلم نور یقذف الله فی قلب ما یشاء …» آن را بهانه قرار داده و کسب علم و دانش مصطلح را کاری بیفایده میدانند در حالی که مراد امام(ع) این مسئله نیست. معنای فرمایش امام صادق(ع) این نیست که انسانی که طالب علم و کمال است دنبال مطالعه و نوشتن کتاب و درس خواندن نباشد آن هم به بهانه اینکه علم را خدا در دل هر کسی بخواهد القاء میکند بلکه مراد امام صادق(ع) این است که انسان علم و دانش را نور بداند ولی آن را علت معده ارزیابی کند، درست مانند مراجعه به طبیب که در حقیقت شافی واقعی را خدا بداند ولی رفتن نزد طبیب، علت معده است.
علم باید حجاب روحی را از بین ببرد
آیتالله رمضانی در ادامه بیان کرد: علامه حسنزاده آملی در درس اشارات بوعلی که در فن حکمت و طبیعیات و الهیات است فرمودند شما هر ورقی که میزنید و درسی را پایان میبرید، باید حجابی از حجبی را که بین شما و خداست بردارید و این درس و نوشتن و خواندن باید در راستای تقرب الی الله باشد. انباشتهشدن اصطلاحات و یادگیری عبارات و آشنایی با ظواهر، انسان را شیفته و از خدا دور میکند و این حجابی است که باید از آن دور باشیم زیرا هدف اصلی تقرب است. جمع اصطلاحات در ذهن و سلولهای مغزی بدون راهیابی به باطن انسان مانند غذایی است که در معده جمع میشود ولی هضم نمیشود و همین باعث سوء هاضمه خواهد شد. در حالی که هدف از خوردن غذا، هضم و رسیدن آن به همه اعضای بدن است تا انرژی انسان تامین شود و دانش مصطلح هم اگر در جان انسان ننشیند مایه مرض خواهد بود.
استاد حوزه علمیه با بیان اینکه علامه حسنزاده آملی در کنار تدریس و تحقیق و تعلیم به طلاب سفارشات زیادی داشتند، گفت: ایشان بر چیزی که خیلی اصرار داشت بحث طهارت بود که از طهارت ظاهری و صوری شروع میشود تا انسان به طهارت سر برسد؛ طهارت صوری اینکه انسان خودش را از احداث و ناپاکی ظاهری پاک کند و همیشه با وضو باشد؛ میفرمود سر درس هیچگاه بدون وضو شرکت نکنید. این حدیث پیامبر(ص) را خیلی مورد تاکید قرار میدادند: فردی نزد پیامبر(ص) رسید و از تنگی روزی خیلی شکایت داشت و پیامبر(ص) فرمودند که بر طهارت و وضوی دائمی مداومت داشته باش تا خدا روزی تو را زیاد کند که این طهارت هم شامل ابعاد مختلف است.
سفارش به حشر و نشر با قرآن
وی ادامه داد: سفارش دیگر ایشان در سیر و سلوک عرفانی، حشر و نشر با قرآن کریم بود که قرآن بهترین راه و مستحکمترین طریق برای استکمال الهی انسان است: إِنَّ هذَا الْقُرْآنَ یَهْدِی لِلَّتِی هِیَ أَقْوَمُ وَ یُبَشِّرُ الْمُؤْمِنِینَ الَّذِینَ یَعْمَلُونَ الصّالِحاتِ أَنَّ لَهُمْ أَجْراً کَبِیراً؛ راهی محکمتر و اقوم از قرآن برای کمال نداریم. بر این اساس ایشان ۲ توصیه درباره قرآن داشت؛ اول اینکه شبها قبل از خواب، مسبحات سته یعنی ۶ سوره را بخوانید و بخوابید یعنی سورههای حدید، حشر، صف، جمعه، تغابن و اعلی که با سبح و یسبح شروع میشود.
عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی اظهار کرد: سفارش دیگر ایشان تلاوت روزانه حداقل ۵۰ آیه قرآن است زیرا قرائت قرآن، عهد خداوند با ماست و حداقل باید ۵۰ آیه را در روز بخوانید. سفارش دیگر ایشان هم این بود که در روز مراقبه را خیلی مورد توجه قرار دهید و از آن غفلت نکنید و با هر کسی که حشر و نشر دارید و مشغول درس و بحث و معامله و … هستید قلب خود را از خدا منصرف نکنید و شدیدا به عنوان حقیقت ناظر و شاهد بر همه عالم و همه افراد، مراقبت داشته باشید و این حضور الهی را حفظ کنید.
اختصاص ساعتی از شب به ارتباط با خدا
استاد حوزه علمیه تصریح کرد: سفارش بعدی علامه حسنزاده آملی هم این بود که در شب، ساعتی را برای توجه به خدا اختصاص دهید، ساعت ۱۰، ۱۲ یا ۲ بامداد؛ یعنی همانطور که در ساعت معینی به کلاس درس میروید ساعت مشخصی هم به عبادت و محضر خدا اختصاص دهید و به هیچ چیزی غیر از او فکر نکنید و انتظار بکشید تا آن ساعت فرا رسد و بگویید خدایا من نزد تو آمدهام.
آیتالله رمضانی با بیان اینکه ایشان جملهای را از استادشان علامه طباطبایی مورد تاکید قرار میدادند مبنی بر اینکه من هر روز که مراقبه بیشتری داریم در شب مشاهدات لطیفتر و رقیقتر و پاکتر دارم و شدت مراقبه در روز منجر به لطافت مشاهده در شب است، افزود: بنده دو سفارش را در خاتمه عرض میکنم که مجرب است؛ اول اینکه آیه شریفه: «اینما تولوا فثم وجه الله …» را در حالی که ایستادهاید در دل شب بخوانید و بچرخید و بخوانید و اگر حضور تامی داشته باشید توجه خاصی برای شما ایجاد میکند. همچنین موقع خواب طوری بخوابید که ضربان قلب شما به گوشتان منعکس شود و بعد بگویید «یا قابض یا باسط»؛ قابض و باسط اوست.
فضیلت ازدواج برای رسیدن به کمال
استاد حوزه علمیه در پاسخ به این سؤال که برخی میگویند صوفی واقعی ازدواج نمیکند، گفت: پیامبر(ص) فرمودند: النِّکَاحُ سُنَّتِی فَمَنْ رَغِبَ عَنْ سُنَّتِی فَلَیْسَ مِنِّی؛ نکاح سنت من است و اگر کسی از آن پرهیز کند از من نیست؛ صوفی منحرف دنبال شریعت مصطفی(ص) نیست و صوفی واقعی باید در راستای شریعت حضرت محمد(ص) قدم بردارد؛ عرض بنده این است که انسان به کمال نمیرسد مگر اینکه ازدواج کند و اگر کسی ازدواج نکند از این کمالات محروم است.
وی افزود: آخوند کاشی از دنیا رفت و بعد به فاصله یکی دو ماه یکی از شاگردانش او را در خواب دید و از حال او پرسید و او گفت حال من خوب است و از حال شاگرد او هم پرسید و آخوند گفت که حال او بهتر است و توضیح داد که ۳ امتیاز در این شاگرد بود که من نداشتم؛ او اهل تبلیغ بود و من فقط درس میدادم؛ دوم اینکه ایشان فرزند زهرا(س) و سادات بود و سوم اینکه ازدواج کرد و من ازدواج نکردم.
وی همچنین درباره اولویت وضو بر تیمم، اظهار کرد: وضو نور و اساس در نماز است و تیمم هم نور است ولی وقتی بتوان وضو گرفت، تیمم جایی ندارد.
رمضانی درباره فلسفه و عرفان گفت: عرفان از اسماء و تجلیات و مراتب افعال حق و نحوه رسیدن به حق سخن میگوید؛ موضوع عرفان، حق و وجود است ولی موضوع فلسفه، موجود است در برابر معدوم؛ حالات موجود که یا بالقوه است یا بالفعل و اینکه یا علت و یا معلول و یا حادث و یا قدیم و یا واجب و یا ممکن الوجود است.