بازخوانی نظریه تفسیر قرآن به قرآن” در یکصد و سی و پنجمین جسله گروه علمی فلسفه+خلاصه بحث

یکصد و سی و پنجمین جلسه گروه علمی فلسفه برگزار شد
یکصد و سی و پنجمین جلسه گروه علمی فلسفه با موضوع “بازخوانی نظریه تفسیر قرآن به قرآن” با ارائه “حجت الاسلام والمسلمین احمد فربهی” و با حضور اعضاء محترم گروه چهارشنبه ۲۶ آبان ۹۵ ساعت ۱۹:۳۰ در مجمع عالی حکمت اسلامی برگزار شد.

خلاصه مباحث ارایه شده به شرح ذیل می باشد:

نظریه‌ی «تفسیر قرآن به قرآن» نظریه‌ای است که در سال‌های اخیر توسط مرحوم علامه‌ی طباطبائی از شهرت چشمگیری برخوردار شد؛ ایشان معتقدند که الفاظ قرآن در دلالت بر مراد واقعی‌شان گنگ و مبهم نیست و در رساندن مراد خود از ابتدا تا انتها نیاز به هیچ‌ ضمیمه‌ای ندارد، ایشان نظریه‌ی «تفسیر به رأی» و نیز نظریه‌ی «اکتفاء کردن به اخبار تفسیری» را باطل می‌دانند؛ اهم دلائل نظریه‌ی مذکور از این‌قرارند؛ همگانی‌بودن مخاطبان قرآن، نور و هدایت و بیان بودن قرآن و تحدی‌کردن با متن قرآن برای اثبات اعجاز آن، این دلائل، گنگ بودن الفاظ قرآن در دلالت بر مراد و یا نیازمندی به ضمیمه را نفی می‌کند. در عین حال معارف قرآن دارای تفاصیلی است که خارج از مدلول الفاظ قرآن‌اند، مانند تفاصیل احکام و نیز الفاظی دارد که دارای دلالت لفظی نیست مانند حروف مقطعه و هم‌چنین بطونی دارد که خارج از دلالت‌های لفظی قرآن است، مانند تأویلاتی که از سنخ معانی الفاظ نیست و فهم آن‌ها اختصاص به مطهّرین دارد، برای دریافت این‌گونه معارف، نیازمند تبیین اهل بیتِ وحی هستیم. هم‌چنین برای دریافت دلالت‌های آیات و نیز شیوه‌ی تفسیر قرآن، محتاج اولین مفسران که پیامبر و اهل‌بیتش علیهم‌السلام باشند هستیم به همین جهت مرحوم علامه طباطبائی هرگز قائل به قرآن‌بسندگی در منبعیت و نیز قرآن‌بسندگی در کشف دلالت‌ها نیستند بلکه قائل به دلالت داشتن الفاظ قرآن بر مراد واقعیِ خود اند و برای کشف این دلالت‌‌‌ها، باید در سیاق و انسجام آیات تدبر نمود و از معلّمان الهی که این دلالت‌‌ها را به ما نشان می‌دهند تعلّم نمود و خود ایشان نیز بیشترین بهره را در تفسیرشان، از تعلیمات معصومین علیهم‌السلام برده‌اند لذا معمولا آن‌چه به عنوان تفسیر قرآن به قرآن، ذیل آیات بیان می‌کنند دقیقا همان است که در بحث روائی می‌آید به همین جهت تفسیر المیزان یکی از روائی‌ترین تفاسیر در طول تاریخ اسلام است.